⭕️اعتمادکنندگان به غرب پای میز محاکمه!(قسمت اول) 🔺ظریف؛ قهرمان دیپلماسی یا مرد شکست‌های تاریخی 🔹این روزها با مرگ برجام و شکست مجدد پروژه اعتماد به غرب و تحریم شدن مامور رفع تحریم ها، رسانه های زنجیره ای و مقامات دولتی روند مضحکی را در پیش گرفته اند که تحریم ظریف را ثمره مقاومت او قلمداد کنند و در یک بازی مظلوم نمایانه او را قهرمان ملی جا بزنند. 🔹ظریف که ادعا می کرد زبان دنیا را بلد است و قرار است تمامی تحریم ها را یکجا بردارد، حال پس از شش سال، ثمره کارنامه او چیزی جز خسارت محض برجام نبوده است. که نه تنها تحریم ها بازگشته است بلکه تحریم های جدیدی نیز اعمال شده و حتی خود ظریف هم تحریم شده و در آمریکا نیز جز سه ساختمان هیچ جای دیگری هم نمی تواند برود و از آن طرف هم صنعت هسته ای را به تعطیلی کشانده، در رآکتور اراک بتن ریخته، اقتصاد کشور فلج شده، بی سابقه ترین بازرسی های تاریخ را پذیرفته که حتی کار به بازجویی دانشمندان مان در دانشگاهها رسیده است. حالا پس از همه اینها ظریف تغییر ادبیات ظاهری می دهد و دم از مقاومت و ایستادگی می زند و پروپاگاندای رسانه ای دولتی ها هم او را قهرمان دیپلماسی می خوانند. 🔹حال آنکه تحریم ظریف و تمامی این خسارت های بی سابقه برکشور حاصل اعتماد به آمریکا و غرب است آنجا که وعده کری را تضمین خواندند و آمریکا را کدخدا! امروز با مرگ برجام ظریف و تمامی کسانیکه سال ها نه یکبار بلکه بارها این روند شکست خورده اعتماد به غرب را امتحان کردند را باید پای میزمحاکمه کشاند. آنهاییکه نتایج شش سال مذاکره شان با اروپا صدور حکم جلب هاشمی رفسنجانی شد! آنها که سیاست تنش زدایی و شهید خواندن رئیس جمهور آمریکا توسط خاتمی منتج به محور شرارت قرار گرفتن ایران شد! آنها که پس از انفعال و وادادگی در سعدآباد و پاریس از مستراح تحقیر شدند! و طی همه این سالها دلواپسان و انقلابی ها هرچه فریاد زدند نه تنها گوش ندادند بلکه آنها را مورد هجوم قرار دادند. 🔹برای آنکه روشن شود سیاست اعتماد به غرب در طول تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بارها منتج به شکست و تحقیر شده است نه سیاست مقاومت و برای آنکه جای وادادگان تاریخ و مقاومان جابجا نشود بازخوانی چند برهه تاریخی ضروری به نظر می رسد. 🔺از اعتماد به اروپا تا صدور حکم جلب هاشمی! 🔹پس از پایان جنگ دولت سازندگی به ریاست هاشمی رفسنجانی سیاست تنش زدایی و تعامل با اروپا را پیش می گیرد اما واقعه ای این سیاست را دچار بحران می کند. پنج‌شنبه ۲۶ شهریور ماه ۱۳۷۱، حادثه‌ای در یک رستوران یونانی اما پاتوق ایرانی‌های مخالف نظام به نام میکونوس در برلین رخ می‌دهد. ساعت حدود 22:50 ناگهان سه فرد مسلح وارد رستوران می‌شوند. یکی نزدیک در ورودی و دومی در قسمت جلویی رستوران می‌ایستند و نفر سوم نیز مسلسل به دست وارد قسمت پشتی رستوران که شش ایرانی در آنجا دور یک میز نشسته بودند رفته و همه آنها را به رگبار می‌بندد. از جمع افراد حاضر در رستوران چهار نفر در جا کشته می‌شوند و یک نفر نیز به شدت زخمی می‌شود و چهار نفر دیگر نیز جان سالم به‌در می برند. 🔹در این حادثه "صادق شرفکندی" دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران، "همایون اردلان" نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در آلمان،‌ "فلاح عبدلی" نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در اروپا، "نوری دهکردی" کارمند صلیب سرخ، کشته می‌شوند. یک سال بعد از این واقعه، دادگاهی در آلمان به ریاست "فریچوف کوبش" پیگیر این ماجرا می‌شود. دولت سازندگی کماکان سیاست تعامل و اعتماد به اروپا را در پیش می گیرد و شش سال گفتگوهای انتقادی را با آنها انجام می دهد. گفتگوهای منفعلانه ای که در آن ایران بصورت یکجانبه به انتقادات اروپا پاسخ می داد! 🔹تا اینکه در ۲۱ فرودین ۷۶ دادگاه قهوه خانه میکونوس طی حکمی که مدرک اصلی آن شهادت "ابوالحسن بنی صدر" است، "کاظم دارابی" از اتباع ایرانی و "عباس رحیل" تبعه لبنانی به حبس ابد و "یوسف امین" و "محمد اتریس" هر دو از اتباع لبنان به ترتیب به ۱۱ و ۵ سال زندان محکوم می‌شوند و مهم تر از اینها در ادامه‌ی رای در حکمی طنز گونه و با شهادت اپوزسیون خارج نشین، مسولین طراز اول جمهوری اسلامی متهم به صدور دستور قتل مخالفان بی خطر خود می‌شوند و رسما حکم جلب مقامات جمهوری اسلامی از جمله هاشمی رفسنجانی را صادر می کنند. سپس ابتدا دولت آلمان و بعد تمام کشورهای اروپایی در اقدامی بی سابقه، جهت تحت فشار قرار دادن ایران، تمام سفرای خود را از ایران خارج می‌کنند و این پاسخی به وادادگی دولت وقت به غرب بود. نهایتا پس از سخنرانی قاطعانه و تاریخی رهبرانقلاب و ایستادگی ایشان، سفرای اروپا یکی یکی و به‌تدريج و در آخرین مرحله نیز سفیر آلمان به ایران بازگشت تا این پایانی باشد بر ماجرای قهوه خانه میکونوس و اعتماد به اروپا! ادامه دارد... علیرضا فقیهی راد ✅ @haallaj