روز سوم یا چهارم ماه شوال، سال روز هلاکت متوکّل عباسی مبارک بادمتوکّل و تخريب قبر حسين‌بن‌علي علیه السلام و ساير شهداي كربلا متوکّل در ويران ساختن قبر حضرت ابي‏عبدالله الحسین عليه‏السلام تلاش بسيار کرد. وی در سال 236 يكي از فرماندهانش به نام ابراهیم ديزج، تازه ‌مسلماني را كه از دين يهود به دين اسلام در آمده بود، براي خرابي قبور و اماكن كربلا روانه كرد. ديزج طبق دستور او، قبر سیدالشهدا و سایر شهیدان، و اطراف آن را تا حدود دويست جريب ويران كرد و شخم زد(بحار الأنوار، ج‏45، ص394- 395)  و جمعي از يهوديان را براي زراعت و كشت زمين ‌هاي آنجا منتقل كرد و به آنها دستور داد هر كسي را به زيارت آن قبر آمد، دستگير كنند. همچنین دستور داد پاسگاهي در نزديکي کربلا زده شود تا هر کس را که قصد زيارت دارد بکشند. به امر متوکل، هفده بار قبر حسين عليه‏السلام را خراب کردند. ✅ متوکّل و آزار آل ‌علی علیه‌‌السلام متوکّل در دوران حکومتش، «ابن سكّیت»، یار با وفاى امام جواد و امام هادى علیهما‌السلام  و شاعر و ادیب نام آور شیعى، را به جرم دوستى امیرالمؤمنین علیه السلام به قتل رسانید. روزى متوكل با اشاره به دو فرزند خود، از وى پرسید: این دو فرزند من نزد تو محبوبترند یا «حسن» و «حسین»؟ ابن سكّیت از این سخن و مقایسه بى موردسخت برآشفت و خونش به جوش آمد و بى درنگ گفت: «به خدا سوگند «قنبر» غلام على علیه السلام نزد من از تو و دو فرزندت بهتر است! پس متوكل فرمان داد زبان او را از پشت سرش بیرون كشیدند.(تاریخ الخلفا، سیوطی، ص348) خطیب بغدادى مى‏نویسد: متوكل، «نصر بن على جهضمى» را به علت حدیثى كه درباره منقبت و فضیلت امام على و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام نقل كرده بود، هزار تازیانه زد و دست از او برنداشت تا آنكه شهادت دادند او از اهل سنت است.(تاریخ بغداد، ج13، ص289) متوکّل، مِلك فدك را كه از زمان مأمون به علويان پس داده شده بود از آنها گرفت. پس به والي‌اش در مدينه دستور داد هر كسي را كه كوچك ‌ترين كمكي به علويان مي‌كند، مورد آزار و اذيت قرار دهد و از تماس مردم با آنها جلوگيري كند. به سبب اين فشارها، تنگدستي زنان علويه به حدّي رسيد كه چند تن از آنها يك پيراهن داشتند كه به نوبت مي ‌پوشيدند تا آن که متوکّل به هلاکت رسید.(مقاتل الطالبین، ص 396) ✅ متوکّل و آزار حضرت هادی علیه السلام متوکّل جهت کنترل حضرت هادی علیه السلام، آن حضرت را از مدینه به سامرّا دعوت کرد و وقتی حضرت به سامرّا رسید، جهت بی احترامی به آن حضرت، یک روز خود را پنهان نمود و آن حضرت را در کاروان سرایی به کاروان سرای گداها(خان الصّعالیک) جای داد.( الاختصاص، ص324)  متوکّل چندین بار حضرت هادی علیه السلام را به دربار فراخواند. در یکی از این احضارها امام در حالی بر متوکل وارد شدند که او مست و لایعقل در کنار جام ‌ها و سبوهای شراب و در میان گروه ‌های خنیاگر و رقاصه افتاده بود. متوکّل آن قدر جسور بود که حضرت هادی علیه السلام را به نوشیدن جام شراب دعوت کرد.(بحار الأنوار، ج‏50، ص211) اللّهم عجّل لولیک الفرج @habib_khoda