. 💠 و جهانى شدن ✍️ ، هنگام تلاوت آيه (لِيُظهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ ، تا آن را بر همه اديان غالب سازد ...) از ياران خود پرسيد: آيا اين پيروزى حاصل شده است؟ گفتند: آرى . حضرت فرمود: 🔅 «نه! سوگند به كسى كه جانم به دست اوست، اين پيروزى آشكار نمى شود، مگر زمانى كه هيچ آبادى روى زمين نماند مگر آن كه صبح و شام بانگ لا اله الا اللَّه از آن به گوش رسد». ▫️ مجمع البيان: ج ۹ ص ۴۶۴ 🔹جهانى شدن و جهانى سازى كه اسلام معرّفى مى كند، با آنچه ديگران درصدد پياده كردن آن اند، فرق اساسى دارد: 1. حكومت جهانى اسلام، تحت رهبرى افراد صالح و وارسته، اداره مى شود و قانون خدا در آن جامعه حاكم است؛ 2. از ديد اسلام، محور تمام امور در جامعه خدا و احكام اوست؛ ولى در جهانى شدن و جهانى سازى غربى، محور امور، قوانين بشرى است. 3. حكومت جهانى بر محور توسعه اخلاقى، اجتماعى و امنيتى استوار است؛ در حالى كه در حكومت جهانى غرب، ارزش هاى اخلاقى و معنويت هيچ محوريّتى ندارند . 4. از ويژگى هاى حكومت جهانى توسعه علمى است؛ در حالى كه در عصر جهانى شدن غربى، دانش هاى پيشرفته در انحصار كشورهاى خاصى است ... . ۵ . حكومت جهانى مهدى عليه السلام مبتنى است بر آموزه هاى وحيانى و دينى؛ در حالى كه جهانى شدن غربى، پيامد پيشرفت در زمينه هاى سياسى، اقتصادى و فناورى، و در ارتباط با نظام سرمايه دارى و سلطه طلبى است. 6. حكومت واحد جهانى مهدى عليه السلام ولايى است و مشروعيت خود را از خدا دارد و مردم نيز آن را پذيرفته اند؛ در حالى كه جهانى شدن غربى، مشروعيت حكومت جهانى را از ناحيه مردم مى داند؛ آن هم با هزاران فريب كارى كه در گرفتن آراى مردم به كار مى گيرد. 7. حكومت واحد جهانى مهدى عليه السلام بر مبناى عقلانيت (حاكميت عقل) است؛ زيرا عقل انسان ها در عصر ظهور به كمال مى رسد؛ در حالى كه حكومت بر اساس جهانى سازى غربى، بر مبناى دلخواه شهروندان جهانى شكل مى گيرد. 🌐 بیشتر بخوانید 🔸 @hadithnet