🔹 آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه🔹 🔸 دوره سیادت کودک (قسمت چهارم)🔸 رفتارهای مربی و یا پدر و مادر؛ فضای تحرک و زمینه مانور متربّی و یا طفل را کم و زیاد می کند. هر کدام تند تر و تحقیرآمیزتر باشد، فضای تنگ تر و استخفاف آمیزتری به او می دهد و هر کدام فرصت تحرک و تجربه بیشتری به طفل بدهد، زمینه ورزش فکری و بدنی بیشتری به طفل داده است. این طور نیست که طفل، محاسبه و واکنش نداشته باشد. اطفال حسابگران ماهری هستند! جاذبه و دافعه و حسن ظن و بدگمانی دارند! آن مربی که جلوی بازی طفل را بگیرد، در نظر طفل، مزاحم تلقی می شود و آن که امکانات تجربه و آزمایش را برایش فراهم کند، مورد اعتماد طفل واقع می شود. وقتی مربی اجازه بازی با آب را به طفل ندهد، در واقع به او می گوید که تو کوچک تر از این کار هستی! این کار برای بچه های بزرگ تر از توست! اما آن مربی که لیوان خالی را کنار لیوان آب بگذارد، به طفل می گوید تو حق بازی کردن داری و می توانی با آب بازی کنی و توانا هستی! وقتی در عمل به طفل گفته شود که تو توانا هستی، بندی از دست و پای او برداشته می شود؛ در مقابل، وقتی در عمل به طفل گفته شود تو هنوز نمی توانی، بر دست و پای او بندی نهاده ایم. معنی لفظی «الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ» را همه می فهمند؛ اما معنی کاربردی «سید» را، نور عقل که با نور تجربه پرورش یافته باشد، می فهمد. چه بسا انسانی غیر مسلمان، با احساس مسئولیت و تجربه اندوزی و آزمایش، بدون آنکه روایت را شنیده باشد، مفید بودن آن را فهمیده باشد و در عمل آن را به کار گیرد؛ اما هستند مسلمانانی که روایت را بارها شنیده یا تدریس کرده اند، ولی در جریان به کارگیری آن، از نور احساس مسئولیت استفاده نکرده و رمز کار را متوجه نشده اند. در هر حال، حجّت باطنی با انسان است و آن احساس مسئولیت است. هر کس از آن بهره گیرد، در تجربه، بر رمز و راز تربیت دست می یابد؛ هر چند مسلمان نباشد و از حجّت ظاهری، یعنی امام معصوم علیه السلام محروم باشد. @haerishirazi