ز کودکی خادمِ این تبارِ محترمم؛ چونان حبیبِ مظاهر، مدافعِ حرمم●♪♫
به قصد حفظِ حریم حرم؛ به پا خیزم… کنارِ لشکرِ عشاقِ حسین؛ هم قدمم●♪♫
اگر که حرمتِ این بارگه؛ شکسته شود و یا اگر که ره کرب و بلا بسته شود●♪♫
چونان زنم به پیکرِ غاصبِ شام و عراق؛ که بند بندُ وجودش ز هم گسسته شود●♪♫
حکم دفاع از حرم؛ ز شاهِ نجف دارم! به امر رهبرم؛ هماره جان به کف دارم●♪♫
هدف فقط رهاییِ عراق و سوریه نیست؛ مسیرم از حلب است، قدس را هدف دارم…●♪♫
نه غصه ی جدایی از یار و وطن دارم؛ به امرِ حق به راه دل، کفن به تن دارم●♪♫
پریدن از قفس؛ که بال و پر نمی خواهد! عشق است، بالِ پریدن همان که من دارم●♪♫
ذکرِ لبم یا زینب؛ به دلم واهمه نیست… به سرم جز زیارتِ حسینِ فاطمه نیست●♪♫
خدا مرا از درِ این خانه جدا نکند؛ گدایی در این خانه مرا خاتمه نیست●♪♫
خطوطِ قرمز دورِ حرم ز خونِ من است؛ چو برکه ام که مرگِ من، همان سکونِ من است●♪♫
پیاده می روم ز مشهدالرضا تا شام؛ حال کبوترِ حرم، حالِ کنون من است●♪♫
ز کودکی خادم این تبار محترمم