😢 اوایل امسال با تعدادی از رفقا من جمله سید ابراهیم رفته بودیم برای شناسایی قبل از عملیات😊 منطقه درعا حین برگشت با توجه به فصل بهار و کشتزارهای گسترده تو منطقه حاشیه راه بوته های بلندی که انتهای ساقه هاشون خارهای توپی شکل گرفته (اندازه گردو) رشد کرده بود و من را وسوسه می که با پوتین بزنم زیرشون.... 😁 بلاخره شروع کردم اوليش و با پوتینم هدف گرفتم و با دورخیزی محکم زدم زیرش که بعد از کنده شدن و به هوا پرتاب شد......🙃با خودم گفتم عجب کیفی داد...🤗 بعد شروع کردم دومی..... سومی.... تا اینکه سید ابراهیم صدام کرد ابو علییییی😠 گفتم جانم؟😣 با همون لحن شیرین و قشنگش گفت قربونت بشم آخه اينا هم موجود زنده هستن☺️ همین کار باعث ميشه شهادتت به عقب بیفته بعد از این حرفش کلی تو فکر رفتم😞 و گفتم بابا سید تا کجاهاشو میبینه و نفهميدم کی رسیدیم مقر و فهمیدم تا سيب نرسه از درخت نمیفته بله من و امثال من هنوز کال هستیم و لايق نشدیم😊 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣