فریاد یا مهدی… ز جورو کینه و ظلم فدک فریاد یا مهدی… بیا مولا که شد کاخ ریا آباد یا مهدی… چه گویم دلبرا بر دل،هزاران درد سنگین است… کنم من درد دل با تو،که بر آلام تسکین است… عمل مرده ست در دنیا،فقط سجاده رنگین است… به من روزی جوانی گفت،آخر این چه آئین است…؟ به دورم از مسلمانی،اگر اسلامتان این است… گروهی ظاهرا شیعه،به جشن عید شعبانند… به ظاهر عاشق حیدر،به باطن شمر و عثمانند… مثال کوفیان اندر کمین راه مهمانند… به نام نیمه ی شعبان،منافق ها چه خندانند… به کف آلات موسیقی،سرود حجر می خوانند… بهانه گشته میلادش،پسر،دختر چه رقصانند… به ظاهر شیعه اند، آنها مترسک های شیطانند… یکی با قدرتش گیرد،ز مردم رشوه و صد باج… یکی عثمان صفت کرده ست،بیت المال را تاراج… یکی در حسرت مشهد،یکی هرماه یک الحاج… به وقت ادعای دین مداری،طوطی وراج… یکی از فقر شد برسیل جرم وصد گنه آماج… یکی از فقرو بی چیزی خودش را می کند حراج… خجالت میکشم زین حرف،اما با دلی مضطر… بگویم امر بر معروف گردد،نهی از منکر… گروهی بی حیائی را به اوجش برده ان آخر… پسر از فرط آرایش،شده زیبا تر از دختر… ندارد غیرتی اصلا،نه بر خواهر،نه بر همسر… فقط بهر دو دم شوخی،دهد صد فحش بر مادر… همان مادر که جنت زیر پایش خوانده پیغمبر…