شب هم به حال ما غمگین بود لباس مشکی اش این بار با هربار فرق داشت انگار انگار او هم می دانست روز و شب بی مادر دیگر فرقی نخواهد داشت... زینب چهار ساله حسن حسین ام کلثوم چهار یتیم زهرا و علی شب تدفین بر سرزنان در پی تابوت مادرشان دویدند... خدا حافظ چادر خاکی مادر خداحافظ آغوش گرم مادر خداحافظ مادر خسته از درد خانه بی مادر و در سوخته... خدا نکند💔