زندگی شاید یک خیابان دراز است که هر روز زنی با زنبیلی از آن می‌گذرد زندگی شاید ریسمانی‌ست که مردی با آن خود را از شاخه می‌آویزد زندگی شاید طفلی‌ست که از مدرسه بر می‌گردد زندگی شايد افروختن سيگاری باشد، در فاصله‌ی رخوتناک دو همآغوشی يا عبور گيج رهگذري باشد زندگی شاید عبور گیج رهگذری باشد که کلاه از سر بر می‌دارد و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید: 🎶صبح بخیر...🎶