آن که در دلِ بود؛ تنگ ؟! دلش ؟! را چگونه به رساندی خدا؟! هاش را.. دلِ اش را.. هایش را... خداییِ تو که ... نسخه ی یافته که که مثلا نسبت به نسخه ی قبلی یک سری داشته باشی و یک سری ... مثلا بگوییم خدایِ ورژن تا توی هم میداد ولی به که رسید باید میرفت روی قله ی .... توی چند روز میشد تا خدایش بدهد.... نه تو همانِ خدایِ ... همان خدایِ پاهایِ .. همان خدایِ نگرانِ ... تو همان خدایِ در ... همان خدایی که را داد... [دلِ منِ به دامِ نهنگ افتاده را آرام کن:)] ‌|حُــــــرّْ‌|