💠 دخالت در امور مسلمانان، نمونه تاریخی👇 ابن عباس در مورد این آیه «وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ لاَ تَسْفِکُونَ دِمَاءکُمْ وَلاَ تُخْرِجُونَ أَنفُسَکُم مِّن دِیَارِکُمَ» -. بقره / ۸۴ - {و چون از شما پیمان محکم گرفتیم که: «خون همدیگر را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید. } گوید: ▫️ علیل و بیمار تکیه بر عصایی داده به نزد آمد. در آن وقت صد هزار از مسلمانان از اطراف آورده بودند و نزد عثمان جمع بود. عثمان گفت: می‌خواهم صد هزار درهم دیگر به آن بیافزایم سپس هرچه می‌خواهم با آن بکنم و به هر که می‌خواهم بدهم. ابوذر گفت: به یاد داری که شامگاهی نزد رفتیم و ایشان را دلگیر و دیدیم؟! فرمود: چهار درهم از مال مسلمانان نزد من جمع شده و هنوز قسمت نکرده ام. سپس آن را قسمت کرد و فرمود: الان شدم. عثمان به کعب الاحبار گفت: آیا بعد از آنکه انسان مالش را پرداخت کرد چیزی بر او است؟ کعب الاحبار گفت: نه حتی اگر یک خشت از و یک خشت از بسازد چیزی بر او واجب نیست. ابوذر رضی الله عنه گفت: ای یهودی زاده! تو را چه کار که در احکام مسلمانان نظر می‌نمایی؟ عثمان گفت: اگر رسول الله نبودی به یقین تو را می‌کشتم. سپس او را به فرستاد. -----+++++----- 📚قصص الانبیاء: نسخه خطی بحار الانوار،ج۲۲، ص۴۳۲