💠نیکان در کام آتش بدان شخصی به نام جعفری نقل می‌کند: حضرت ابوالحسن امام کاظم علیه السلام به من فرمود: چرا تو را نزد عبدالرحمن می‌بینم؟ گفتم: او دایی من است. حضرت فرمود: او درباره خداوند حرفهای نادرست می‌گوید و به جسم بودن خدا قایل است. بنابراین، یا با او همنشین باش ما را ترک کن! یا با ما همنشین باش از او دوری کن! زیرا هم با ما همنشین باشی، هم با او ممکن نیست. چه اینکه او دارای است. عرض کردم: او هر چه می‌خواهد بگوید وقتی که من به گفته او معتقد نباشم، در من چه تأثیری می‌تواند بگذارد. امام علیه السلام فرمود: آیا نمی ترسی که بر او عذابی نازل شود، هر دو یکجا گرفتار شوید؟ سپس حضرت داستان جوانی را تعریف کرد که خودش از پیروان موسی علیه السلام بود و پدرش از یاران فرعون و فرمود: آن گاه که سپاه (در کنار رود نیل) به و پیروان او رسید. آن جوان از موسی جدا شد تا پدرش را نصیحت کرده به موسی ملحق نماید. اما پدرش گوش شنوا نداشت، خیرخواهانه پسرش در او اثر نبخشید و سرسختانه به راه کج خود با فرعون ادامه داد. جریان را به موسی علیه السلام خبر دادند. اصحاب از حال جوان پرسیدند که آیا او اهل است یا عذاب؟ حضرت فرمود: جوان مشمول رحمت الهی است چون در عقیده پدر نبود ولی هنگامی که عذاب نازل گردد، نزدیکان گناهکاران نیز گرفتار می‌شوند. بدی بدکاران، خوبان را هم به کام خود فرو می‌برد. 📚بحار: ج ۷۴، ص ۹۵.   👇 🆔 @hajfathi_ir