💠 وصیت کفن دزد، خیلی جالبه
می گویند: کسی کفن دزد بود. وقتی میخواست از دنیا برود، فرزندانش را جمع کرد و گفت: من یک عمری کفن دزدی کردم و خرجی شما را داده ام، ولی شما کاری کنید که مایه خدا بیامرزی برای من باشد.
این شخص بچه ای داشت که خیلی زبل و ناقلا بود. گفت: من حتما این کار را برای تو میکنم. پدر فوت کرد. دفنش کردند. فکر کرد که وقتی مردم ببینند دیگر کفنی دزدیده نمی شود، میفهمند که پدر او بوده است که کفنها را میدزدیده است و الآن که مرده است دیگر کفنی دزدیده نمی شود.
به خاطر این که مردم نفهمند پدر او کفن دزد بوده، کار پدر را ادامه داد. اضافه بر این که کفن میبرد، یک چوب هم به مردهها فرو میکرد.
مردم وقتی میدیدند علاوه بر آنکه مرده شان لخت شده، یک چوب هم به او فرو کرده اند، میگفتند: صد رحمت به آن کفن دزد قبلی، لا اقل چوب به مردههای ما فرو نمی کرد.
📚کشکول فرحزاد ، ج۲، وصیت کفن دزد
👌نکته:
مراقب باشیم رسم بد، آدم را بیچاره می کنه.
#به_کانال_قرآن_و_حدیث_بپیوندید 👇
🆔
@hajfathi_ir