✅تو امروز از من به ولایت نزدیکتر بودی! نبودم. رفته بودم ملاقات آقای ای. عصر که برگشتم دفتر، پرسید نبودی. کجا بودی ؟ گفتم: خدمت بودیم. از جایش بلند شد. آمد جلو. پیشانیم را بوسید. تعجب کردم. پرسیدم طوری شده ؟ گفت: این پیشونی بوسیدن داره. تو امروز از من به نزدیک تربودی. 📚یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 43 🆔 @hajfathi_ir