✅آیه‌های آتش افزا! أحمد بن طولون یکی از پادشاهان مصر بود. وقتی از دنیا رفت از طرف حکومت وقت، قاری قرآنی را با حقوق زیادی اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند. روزی خبر آوردند که قاری، ناپدید شده و معلوم نیست کجا رفته است. پس از جست و جوی فراوان او را پیدا کردند و پرسیدند: چرا فرار کردی؟ او نخست جرئت نمی کرد جواب دهد، فقط میگفت: من دیگر قرآن نمی خوانم. گفتند: اگر حقوق تو کم است دو برابر این مبلغ را می‌دهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید، نمی پذیرم. گفتند: دست از تو برنمی داریم تا دلیل این مسئله روشن شود. گفت: چند شب قبل صاحب قبر به من اعتراض کرد که چرا بر سر قبرم قرآن می‌خوانی؟ گفتم: مرا این جا آورده اند که برایت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد. گفت: نه تنها توابی از قرائت قرآن به من نمی رسد، بلکه هر آیه ای که می‌خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می‌شود. آنها به من می‌گویند: میشنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نکردی؟ لطفا مرا از خواندن قرآن برای آن پادشاه بی تقوا معاف کنید! ---------- 📚روایت‌ها و حکایت‌ها ۱۳۱ - ۱۳۲: به نقل از: داستان‌های پراکنده ۲/۵۵ ✍ محمد علی فتحی 🆔 @hajfathi_ir