: چه دلیلی وجود دارد که من آفریدگار دارم؟ ✅ امام صادق علیه‌السلام: لمّا سألَهُ أبو شاكرٍ الدَّيْصانيُّ: ما الدّليلُ على أنّ لكَ صانِعا؟ قال: ▫️وَجَدتُ نَفْسي لا تَخْلو مِن إحْدى جِهَتَينِ: إمّا أنْ أكون صَنَعْتُها أنا أو صَنَعَها غَيري ؛ فإن كنتُ صَنَعتُها أنا فلا أخْلو مِن أحدِ مَعْنَيَينِ : إمّا أنْ أكونَ صَنَعتُها وكانتْ مَوجودَةً أو صَنَعْتُها وكانتْ مَعْدومَةً، فإنْ كنتُ صَنَعْتُها وكانتْ مَوجودةً فَقَدِ اسْتَغْنَتْ بوجودِها عن صَنْعَتِها، و إن كانتْ مَعْدومَةً فإنّكَ تَعلمُ أنّ المَعْدومَ لا يُحْدِثُ شَيئا، فقد ثَبَتَ المَعنى الثّالثُ: أنّ لي صانِعا وهُو اللّه ُ رَبُّ العالَمِينَ، فقامَ وما أحارَ جَوابا. امام صادق عليه السلام در پاسخ به اين پرسش ابوشاكر ديصانى كه: دليل بر اين كه تو را آفريدگارى است چيست؟ فرمود: ▫️خودم را از دو حال خالى نيافتم: يا من خود را آفريده‌ام يا كسى ديگر مرا آفريده است. اگر من خود را آفريده‌ام از دو حال خارج نيستم: يا بوده‌ام و خود را آفريده‌ام و يا نبوده‌ام و خود را پديد آورده ام. اگر قبلاً بوده‌ام و خود را پديد آورده‌ام نيازى به پديد آوردن ندارم و اگر نبوده‌ام تو مى دانى كه معدوم چيزى را به وجود نمى آورد، پس شقّ سوم ثابت مى شود و آن اين كه : مرا آفريدگارى است و آن همان خداى پروردگار جهانيان است. ابوشاكر كه پاسخى براى گفتن نداشت، برخاست. 📚التوحيد: ۲۹۰/۱۰. 🆔 @hajfathi_ir