📛🖤بیاد تشنگی حسین در مسیر جمرات بعد از خاطرات عجیبی که در کنار جبل الرحمه عرفات داشتم که بماند...... بعدازنمازمغرب وشام راهی سرزمین مقدس مشعرومناشدیم. دراتوبوس چون جانبود، ایستادیم هرازگاهی روی ساک دستی می نشستم. به دلیل ترافیک زیادحدودساعت12 شب رسیدیم. فرمودندوضوبگیرید که سریع راهی جمرات شویم، به سرعت آماده شدیم ورفتیم ویک ساعت طول کشیدتارسیدیم. آن قدرخستگی وتشنگی ام زیادبودکه نمی توانستم سنگ بزنم، 21سنگ زدم تا اطمینان پیداکردم که7تای آن خورد. سپس زمان زیادی منتظر دوستان کاروان شدیم تاجمع شوند،من کناردیوارنشستم وازهوش می رفتم. برگشت حدود دوساعت ونیم طول کشید. حالمان خوب نبود، سعودی هااجازه نشستن واستراحت حتی یک دقیقه ای نمی دادند. تشنگی به شدت برمن غلبه کرد توان راه رفتن راگرفته بود. آنجابودکه باتمام وجودیادتشنگی اباعبدالله الحسین علیه السلام ویاران وفرزندان عزیزشان افتادم، وبه خواهرم گفتم تاحالابه این اندازه تشنگی امام حسین علیه السلام ویاران وفرزندان کوچکشان رادرک نکرده بودم. لطف و عنایت توهرگزنرودازیادم غلام تو هستم وازهردوجهان آزادم هرزمانی که شدم تشنه اباعبدالله آب نوشیدم ویادعطشت افتادم حاجیان جمع انددورهم همه پس کجا رفته حسین فاطمه حاجیان رفتندیکسردرمنا پس چرااو رفته سوی کربلا اوبه جای موی سر، سرمی دهد قاسم وعباس واکبرمی دهد سعی حج اوصفاباخنجراست مروه اش قبر علی اصغراست خاطره فهیمه زاهدی، حج1403 #کانال_حج_و_زیارت 👇 🕋🕌http://eitaa.com/joinchat/1308688696Ce16b49f1d1