📛🤎
خاطره و مطایبه جدید از اعضا
وقتی میخواستیم ازهتل بیائیم و سوار اتوبوس بشیم به سمت فرودگاه جده،آسمون مکه خیلی دلتنگ من شد و بارونی شد،فکر کنم طاقت دوری من رو نداشت.
خوش بحال اونهائی که زیر ناودان طلا بودند،فکر کنم خدا اونها رو بیشتر از من دوست داشت،گذاشت من از حرم برگردم هتل بعد بارون رو فرستاد.
نمیدونم،شاید پشت سرمون آب ریخت که دوباره برگردیم و نایب الزیاره شما باشیم👆👏🥀🤲
✍صیاف زاده
🕌🕋 کانال حاجی زائر در ایتا، بله و روبیکا
@hajizaer