نماز خربزهای در مسجد الحرام
🔻مدتی قبل قضیهای را مطالعه کردم که عنوانش این بود «نماز خربزهای». جالب بود.
🔹از قول يكي از سادات ايراني نوشته بود كه در سفری كه مكه رفته بودم؛ يك روز صبح قبل از ورودم به مسجد الحرام، يك خطری برايم پيش آمد كه بايد مرده بودم، ولي محسوس بود كه خداوند مرا در آن خطر نجات داد. بعد از آن قضیه آمدم وارد مسجد الحرام بشوم، ديدم يك عربی خربزه چيده است، درشتها را يك طرف و كوچكترها را طرف ديگر چیده است و دارد میفروشد.
پرسيدم: قيمت آن چه قدر است؟ گفت: اينها اين قيمت و آنها آن قيمت. با خودم گفتم الان كه نمیتوانم بخرم. بروم مسجدالحرام نماز بخوانم و در برگشتن میآيم و جدا میكنم و میخرم. رفتم نماز ايستادم، در تمام نماز در اين فكر بودم كه موقع برگشت چند تا خربزه بخرم؟ بزرگترها را بخرم يا کوچکترها را ؟ و ... نمازم تمام شد، سلام دادم و دعا خواندم.
در موقع خروج از مسجد الحرام با يك آقائی برخورد كردم ؛ سلام كردند جواب دادم، گفتند: «آن خدائی كه امروز قبل از ورود به مسجدالحرام تو را از مرگ حتمی نجات داد آيا سزاوار است كه الان در مسجدالحرام برایش نماز خربزهای بخوانی؟!» بعد سرش را پائين انداخت و رفت. مدتی به فکر رفتم بعدا هر كاری كردم او را پيدا كنم ديگر نتوانستم.
✍️ حجت الاسلام حاج شیخ جعفر ناصری
💠🌷➖ 🔸🤲🔸➖ 🌷💠