#ارسالی_جنبشی_ها
📍جهان ابزورد جوکر «میخندد، میکشد، ادامه میدهد»
📌 بخش سوم (پایانی)
🔻جوکر ادامه میدهد؛
او کسی نیست جز حاصل گناه نخستین پدر که فرزندش بروس میراثدار آن است. بروس وین یا همان بتمن خودمان، برادر ناتنی جوکر است.
🔻شرور قصهی بتمن ما، بیگانهای نیست که از کرهای دیگر آمده باشد و بتمن قهرمان قرار باشد مردم را از شر این ضدقهرمان پلید نجات دهد! تز توماس برهمنهاد آنتیتز پنی فلک، سنتز آرتور فلک را میدهد؛ رابطهی توماس وین از طبقه مهتران و فلک از طبقه کهتران، رابطهی تز و آنتیتز است که برهمنهاد آنها، سنتز جوکر میشود. این است منطق تثلیثی که پویایی تاریخی گاتهام را شکل داده است.
🔻آنجا که در آخر فیلم، جوکر خندههای بیمارگونهی خود را تکرار میکند و به روانپزشک نگاه کرده و همراه با ترانهی انتهای فیلم میگوید «زندگی همینه، شاید خندهدار به نظر بیاد، ولی بعضیا از لگد کردن رؤیاهای بقیه لذت میبرن، اما نمیذارم ناراحتم کنه، چون این دنیای خوب و قدیمی به چرخیدن ادامه میده.» (گویا گاتهام روح نیچه را بر قامت خود مصادره کرده است.) در جامعه کاپیتالیستی مهتران دست قدرت بر کهتران میبرند و با استثمار ایشان، جوکرها را تولید میکنند.
🔻جوکر محصول استثمار طبقه فرودست توسط طبقه فرادست است. این است که جوکر فقط آرتور فلک نیست، بلکه به گستردگی کل گاتهام است و همه ماسک جوکر را بر صورت دارند. حالا باید کسانی به عنوان ناجی (بخوانید بتمنها) مردم را از شر این جوکرها نجات دهند؛ و چه سادهلوحاند مردمی که فکر میکنند بتمن عجب قهرمانی است و جوکر هم عجب غربیهای، حال آن که آن دو ضد، چه خوب همدیگر را میشناسند. و جالبتر آن که جوکر چقدر بهتر و بیشتر بروس را میشناسد. بتمن ضد جوکر است؛ اما این هر دو، ضروری هم هستند. وجود بتمن موجّه به وجود جوکر و وجود جوکر موجّه به وجود بتمن است. هیچ کدام دلالت ذاتی برای وجود ندارند، و فقط موجه به وجود یکدیگر هستند؛ این میشود ثنویت متضاد ضروری. دعوا، دعوای دو برادر است بر سر گناه نخستین یک پدر؛ شهوتی آنی، اما دعوایی ماندگار و این پویایی پلید جامعه کاپیتالیستی است. در این بین، جوکر حتما میکشد.
پایان
✍ حسامالدین حائریزاده
✌جنبش مردمی حلالزادهها
📡
@HalalZadeha