📲 https://b2n.ir/451201 🔰 داستان اسباب‌بازی‌ها (Toy Story 4)؛ در جستجوی «خود» | 🔹 نسخه جدید داستان اسباب‌بازی‌ها که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، از منظر ترویج مورد نقد قرار گرفته اما از منظر روی‌کردهای فلسفی، بدان اشاره خاصی نشده است. 🔸 مسأله این انیمیشن، اگزیستنس است. یک اسباب‌بازی در کجا «وجود» دارد؟ یک اسباب‌بازی در کجا باشد تا زنده باشد و برای این زنده بودن «هدف» داشته باشد؟ مسأله‌ این انیمیشن «هویت» است و «گم شدن». 🔹 نوجوان و کودکی که با کاراکترهای «وودی» و «بو» هم‌ذات‌پنداری می‌کند، هویت و عدم هویت را آن‌چنان درک می‌کند که آن‌ها بیان می‌کنند. 🔸 هرکدام از اسباب‌بازی‌ها برای ایفای یک «نقش» به دنیا آمده‌اند (ساخته شده‌اند)؛ به عنوان مثال، خوک، برای بانک‌داری (قلک) ساخته شده! و یا به عنوان مثالی دیگر، «گبی»، هویتش را در جعبه‌ی صدا خلاصه می‌کند. هستی‌اش همان است. تماماً در جستجوی آن بود و وقتی آن برایش مؤثر نباشد، احساس نیستی می‌کند. «بو» صاحبی ندارد که برای او زندگی کند، اما «وودی» صاحبی دارد که برای او زندگی می‌کند. «بو» این هفت سال زندگی را که بی‌هدف زندگی کرده، «لذت‌بخش» می‌داند. البته در صحنه‌ی آخر، نگرش «بو» بر نگرش «وودی» غالب می‌شود. 🔹 «فورکی» از آشغال ساخته شده و هستی‌اش را همان «آشغال بودن» می‌داند. اما وقتی در خیابان، با وودی راه می‌رود، وودی او را توجیه می‌کند که هدف بالاتری در زندگی می‌تواند داشته باشد و آن، خوشحال کردن صاحب‌شان است. 🔸 وودی نیز تا قبل از نجات فورکی و دیالوگی که میان او و «بو» رد و بدل می‌شود، همچنان در سطح دوم حیات دانسته می‌شود؛ اما بعد از وقایعی که در مسیر نجات فورکی اتفاق می‌افتد، با صحبت‌های «بو»، نگرش «وودی» نیز به زندگی تغییر می‌کند. لذا او دیگر، «اهلی» نیست. این‌ها در حالی است که «وودی» تا پیش از این، هویت خود را در «وفاداری» به صاحبش می‌دانست. اما از نظر «بو»، «وودی» خودش را گم کرده؛ خود حقیقی یک اسباب‌بازی در رها بودن از قید و بندهاست. 🔹 پس در داستان اسباب‌بازی‌ها،‌ سه سطح حیات تعریف می‌شود: 1- زندگی در میان آشغال‌ها (فورکی) 2- زندگی برای خوشحالی صاحبش (وودی) 3- آزادی از قید و بند صاحبش؛ و یا بی‌هدفی در زندگی (بو) سطح اول، همان «توحش» است؛ سطح دوم، «تأهل یا اهلی شدن»؛ و سطح سوم، «تمدن»! تلاش علوم تربیتی، حرکت از توحش به تأهل و تلاش علوم اجتماعی، حرکت از تأهل به تمدن است و این تمدن نیز، چیزی جز همان لیبرالیسم نیست. ✅ اما در اسلام، آنچه «حیات» و زنده بودن را تعیین می‌کند، هجرت از لایه‌های صدر و شغاف به قلب و سپس فؤاد است و این جز با عبودیت در مقابل ربّ، مالک و صاحب، محقق نمی‌شود. ✅ از منظر اسلامی، کسی گم می‌شود و خودش را گم می‌کند که خداوند را گم کرده باشد که فرمود «و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم آنان را دچار خودفراموشی کرد...» (سوره حشر، آیه۹) ✍ امیر حسینی | ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @Halalzadeha