📚قسمت چهارم: 🔻ازماه من، خبرهای خوش می‌رسد🔻 🔶مردم ، گروه گروه به مدینه می‌آیند ، فکر می‌کنم آمار مسافران این سفر به هفتاد هزار نفر رسیده باشد .۸ 🔸دیگر وقت حرکت ، نزدیک است ، امّا علی(ع) هنوز نیامده است ، مگر می‌شود پیامبر بدون علی(ع) به این سفر برود❓ 🔶تمام این سفر بهانه‌ای است تا مردم با ولایت علی(ع) آشنا شوند . 🔸باید صبر کرد تا خبری از او برسد . 💫همسفرم❗️نگاه کن❗️ سواری به سوی مدینه می‌آید ، او وارد شهر می‌شود و سراغ پیامبر را می‌گیرد . 🔶مردم در جواب می‌گویند : «پیامبر در مسجد است» . 🔸او نزد پیامبر می‌آید و سلام می‌کند و می‌گوید : 💫 «ای رسول خدا❗️من از یمن می‌آیم ، من از جانب علی(ع) برای شما خبرهای خوشی آورده‌ام» .😃 🔶پیامبر تا نام علی(ع) را می‌شنود گلِ لبخند بر صورتش می‌نشیند ، مثل اینکه تمام عرش و ملکوت را به او داده‌اند . 🔸نامه رسان ، نامه علی(ع) را به پیامبر می‌دهد✉️ و می‌گوید : «وقتی که علی(ع) به یمن رسید و با قبیله هَمْدان سخن گفت ، همه آنها اسلام آوردند ، با اسلام آوردن این قبیله ، تمام مردم آن کشور ، مسلمان شدند» .۹ 🔶لازم است اشاره کنم که قبیله هَمْدان ، یکی از بزرگ‌ترین قبیله‌های یمن می‌باشد .۱۰ 🔸این خبر ، موفقیّت بزرگی است ،👌 علی(ع) توانسته است بدون جنگ ، همه اهل یمن را مسلمان کند.😃 🔶وقتی پیامبر این سخن را می‌شنود به سجده می‌رود و خدا را شکر می‌کند .🙏 🔸سجده پیامبر طول می‌کشد ، من نمی‌دانم این سجده شکر او برای اسلام آوردن اهل یمن است یا برای سلامتی علی(ع) . 🔶بعد از مدّتی ، پیامبر سر از سجده برمی‌دارد و می‌گوید : 💫«سلام خدا بر قبیله هَمْدان» .۱۱ جا دارد که پیامبر به قبیله هَمْدان سلام کند ، زیرا وقتی آنها با علی(ع) روبرو شدند ، او را شناختند و مجذوب خوبی‌های او شدند . 🔸من معتقدم به برکت همین سلام پیامبر ، مردان و زنان این قبیله همواره پیرو حقیقت خواهند بود . 🔶اکنون ، پیامبر دستور می‌دهد تا نامه‌ای برای علی(ع) نوشته شود ، پیامبر در این نامه از علی(ع) می‌خواهد تا همراه با اهل یمن برای انجام حج به سوی مکّه حرکت کند .۱۲ 🔸پیامبر نامه را به نامه‌رسانی می‌دهد و از او می‌خواهد تا هر چه سریع‌تر به سوی یمن حرکت کند . نامه رسان ، نامه را می‌گیرد و به سوی یمن می‌تازد . ... 🍃🌸🍃🌸🍃 @amoozeshmaaref