📚قسمت هفتم:
#روی_دست_آسمان
🔻خانه دوست کجاست؟🔻
🔷امروز روز چهارم ماه ذی الحجّه است ، پنج روز دیگر تا روز عرفه فرصت داریم .
🔹درست است ما ده روز است که در راه هستیم ، ان شاء اللّه به زودی به مکّه میرسیم .۲۰
🔷درست پشت آن کوه ، شهر مکّه قرار دارد ، پس عجله کن❗️
🔹اهل مکّه باخبر شدهاند که پیامبر و مسلمانان به این شهر میآیند ، آنها برای استقبال پیامبر به بیرون از شهر آمدهاند .🗣
🔷تا به حال ، شهر مکّه چنین جمعیّت عظیمی را ندیده است ، هزاران نفر همراه پیامبر برای اعمال حج وارد شهر مکّه میشوند .
🔹ما همراه پیامبر به سوی مسجد الحرام میرویم، از در مسجد وارد میشویم و به سوی کعبه میرویم .
ناگهان کعبه ، مقابل چشمان من نمایان میشود ،🕋 بی اختیار به سجده میافتم ، اشک از چشمان من جاری میشود .😢
🔷ستایش خدایی را که تو را عزیز کرد ،
و تو را قبله من قرار داد تا به سوی تو نماز بخوانم .🤲
💫ای صاحب خانه❗️
🔹این خانه، خانه توست ، من هم بنده تو هستم که به اینجا پناه آوردهام .😞
سر از سجده برمیدارم ، به دنبال پیامبر میگردم .
🔷پیامبر نزدیک کعبه است و اشک در چشمان او حلقه زده است. او دست راست خود را به حجرالاَسود میکشد و دعایی را زیر لب زمزمه میکند .۲۱
🔹آیا میدانی حجرالاَسود چیست❓
در گوشهای از کعبه که طواف از آنجا شروع میشود ، سنگ سیاهی قرار دارد که به آن حجرالاَسود میگویند .
🔷جالب است بدانی که حَجَر در زبان عربی به معنای سنگ و اَسوَد به معنای سیاه است .
💫نگاه کن❗️
🔹پیامبر خم شده است و لبهای خود را بر حجرالاَسود گذاشته است و صدای گریهاش به گوش میرسد .
🔷نمیدانم چه شده که گریه پیامبر طولانی شده است❗️۲۲
🔹به راستی چه رمز و رازی در این سنگ سیاه نهفته که ما از آن بی خبریم❓
🔷چرا دیدن این سنگ اینگونه اشک پیامبر را جاری ساخته است❓
💫همسفر خوبم❗️
🔹آیا میخواهی قصّه این سنگ را برایت بگویم❓
🔷روزی و روزگاری ، قبل از اینکه خدا ، حضرت آدم(ع) را خلق کند ، در بهشت فرشتهای بود که نزد خدا مقامی بس بزرگ داشت .
🔹یک روز خدا ، همه فرشتگان را جمع کرد و پیمان بزرگ خداپرستی را به آنها عرضه کرد .
🔷اوّلین فرشتهای که این پیمان بزرگ را قبول کرد همین فرشته بود .
🔹این فرشته ، مدّتها قبل ، نور محمّد و آل محمّد(ص) را دیده بود و به این نور مقدّس ، عشق فراوانی داشت .
🔷هنوز خدا ، آدم و حوا(ع) را نیافریده بود ، امّا آن نور مقدّس را در بالای همه آسمانها آفریده بود .
🔹و اینگونه بود که این فرشته ، گوی سبقت را از همه ربود و قلبش پر از این عشق مقدّس شد .
🔷وقتی که خدا ، آدم(ع) را آفرید از او خواست تا در حضور این فرشته ، به آن پیمان اقرار کند .
🔹وقتی که آدم(ع) از بهشت رانده شد خداوند به این فرشته یک مأموریّت مهم داد .
🔷آن مأموریّت این بود که خدا او را به عنوان امین خود در روی زمین قرار داد .
حتما میپرسی چگونه❓
🔹خدا آن فرشته را تبدیل به سنگ سفید و زیبایی کرد و آن را در یک گوشه کعبه قرار داد ، امّا چون بتپرستان رویِ این سنگ سفید، دست گذاشتند، رنگ آن، سیاه شد.
🔷البته تو میدانی که کعبه 🕋به دستور جبرئیل در زمان آدم(ع) ساخته شد ،⚒ و در واقع ابراهیم(ع) در زمان خودش ، این خانه را بازسازی کرد .
🔹و جالب است بدانی که آدم(ع) هر روز و شب ، کنار این سنگ میرفت و آن پیمان بزرگ را یادآوری میکرد .✋
🔷وقتی روز قیامت فرا برسد بار دیگر خدا این سنگ را به صورت اوّل خود در میآورد .😳
🔹آن روز ، این فرشته در پیشگاه خدا شهادت خواهد داد که چه کسانی نزد او آمدند و به آن پیمان بزرگ، اقرار نمودند .
اگر این سنگ را با چشم دل نگاه کنی ، او را فرشتهای زیبا خواهی دید .
🔷هنوز چهره پیامبر روی حجرالاَسود است و اشک او جاری است .
🔹فکر میکنم اکنون دیگر دانستی که چرا پیامبر این چنین با حجرالاَسود خلوت کرده است .👌
🔷مگر برایت نگفتم که این سنگ بوی عشقی مقدّس را میدهد❓هیچ فرشتهای ، مانند او شیفته علی(ع) نیست .💖
💫آری ، این فرشته ، بوی علی(ع) را میدهد❗️
🔹و شاید پیامبر که دلش برای برادرش علی(ع) خیلی تنگ شده است ، بوی یار خود را از آن استشمام میکند .۲۳
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref