(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا عَلیّ بْنِ موسَی الرّضاء) 🏴 شهادت جانسوز حضرت شمس الشموس، خسرو اقليم توس، شاهنشاه انيس النفوس، هشتمين اختر تابناک آسمان امامت و ولايت، سلطان علیّ بن موسَی الرضاء (علیه آلاف التحیة وَالثناء) تسلیت باد. 🏴 این همایون بارگه که قبله‌ی دل‌هاستی مرقد سلطان هشتم، زاده‌ی موساستی ضامن آهو امام هشتم آن شمس شموس کز علوّ عزتش، این بارگه برپاستی خاک درگاهش بُوَد بر اهل دل کُحلِ بصر بارگاهش قطعه‌‌ای از جنة المأواستی موسیِ عِمران ز انوارش گزد لب از عجب کز شرف، انوَر ز طور سینه‌ی سیناستی می‌کند اعجاز، با لطف خداوند ودود دست اعجازش فراتر از یَد بیضاستی بر تن درماندگان از هر نژاد و هر مرام روح‌بخشِ دیگری چون حضرت عیساستی پنجره فولاد جانسوزش بُوَد دارالشّفاء ناامیدان را امید و شافی مرضاستی بر طبیبان جهان استاد هفت اقلیم، اوست گرچه بقراط است یا که بوعلی سیناستی خاک کوی عرش‌سایش سرمه‌ی چشم مَلَک گنبد مینا ترازش، قبّه‌ی کبراستی صبحگاهان تا که خورشید از افق سر میزند نور می‌گیرد از آنجا بعد از آن برخاستی کفتران دایم به طوف گنبدش پروانه‌سان بال و پر، سایند زیرا شمع بزم آراستی خادمش دارد مقامی ارجمند و بی بدیل چونکه عشق خادمش یک‌ عشق مادرزاستی درگه حاجات خلق است و کند حاجت روا هرکه دارد از سرِ جان، حاجت و درخواستی آب سقاخانه‌اش، گویی ز حوض کوثر است باده‌ی نابی که بی‌شک (ساقی) اش آقاستی سید محمدرضا شمس (ساقی)