چند روز قبل فضای مجازی را که باز میکردی همدردی با معدنچیان بود. این حزب و آن حزب هم نداشت. همه می‌خواستند نشان بدهند ما هم عزاداریم. یا آهنگ چاوشی (ببین مادر ..) استوری می شد یا عکسی هنری از صحنه معدن یا شعری که زبان حال یک کارگر معدن باشد یا تصویر گرافیکی خلاقی .. خصوصا کلیپ چاوشی چقدر وایرال شد. کمتر می بینی کسی یک تسلیت کاملا ساده بگوید؟ همه تمایل دارند در یک قالب هنری همدردی خود را بیان کنند. این نکته‌ی مهمی دارد؛ اینکه اساسا ما در امور روزمره زندگی مان هم ترجیح میدهیم با هنر با هم حرف بزنیم. با هنر مقصود خود را بیان کنیم. هنر است که آن درد عمیق ما را به نمایش می‌گذارد. هنر است که به جان مخاطب نفوذ پیدا می‌کند و یک آهنگی مثل چاوشی را ویرال می‌کند. چون حس می‌کنیم - و درست حس میکنیم- که با هنر حق مطلب ادا می‌شود. هنر چنین جایگاه مهمی در زندگی دارد و بنظر می‌رسد متولیان حوزه فرهنگ و هنر کمتر به این جایگاه توجه دارند. از این زاویه که نگاه کنی میفهمی چقدر تربیت هنرمند مهم است و البته به همان میزان سخت است و ظریف! و البته که نمی‌شود بخاطر سختی و ظرافتی که دارد از آن دست کشید .. باید قدم در این مسیر نهاد و استوار بود. | عضو شوید👇 @hamedkamaliardakani