گفت چرا چند روزه ساکت شدی؟ گفت تو که برای جلوگیری از حذف ارز ترجیحی و اجرای سیاست هاي تعدیلی گریبان می دریدی! پس چه شد؟ گفتم: قضیه اون اوستا کار و شاگردش رو شنیدی؟ طرف هر روز شاگردش رو میفرستاد بره کوزه رو آب کنه. هر روز شاگردش رو کتک میزد که حواست باشه کوزه نشکنه. از قرار یه بار کوزه شکست. شاگردش با خودش گفت اوستا اون وقتی که من کوزه رو نشکسته بودم اینقدر کتک می زد. حالا که شکسته چه می کنه؟ دل به دریا زد و رفت پیش اوستا و قضیه رو گفت. اوستا هیچی نگفت و کتکش نزد. سوال کرد چرا کتک نزدی؟ من منتظر بودم پدرم رو در بیاری. جواب داد: اون موقع می زدم که نشکنی. حالا که شکستی، کتک چه سودی داره؟ خلاصه که... کوزه رو شکستن... ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi