اقتصاد در سپهر ولایت فقیه بخش ۳ از ۴ چرا اقتصاد اسلامی آن چیزی است که ولی فقیه میگوید؟ چرا استناد به سخن ولی فقیه در بحث اقتصادی امری کاملا علمی است؟ 📚۳. سطح کنشگری اقتصادی ولی فقیه سطح کنشگری طراحان مکاتب اقتصادی و نه کارشناسان فنی اقتصادی است. تفاوتی از جنس تفاوت معمار و بنا. 📚۴. فقیه در راهبری اقتصادی جامعه فارغ از حکیم و فیلسوف اقتصادی و یک تدبیرکننده و سائس یک کارشناس تمام عیار نیز هست. هنر بی بدیل او این است که در بستر مکتب اقتصادی اسلام نظرات متفاوت و بعضا متناقض کارشناسان را بشنود و انتخاب کند. بلکه خود تولید علم در نظام کارشناسی را رهبری کند. پس مهمترین و بالاترین کارشناس خود فقیه است. چرا که احدی تخصص او یعنی تطبیق نظریات و راهکارها بر چارچوب اسلامی را ندارد. اقتصاد سیاسی عرصه مدیریت و اداره است نه نظریه پردازی و نه کارشناسی به معنای عملیاتی کلمه. وظیفه کلان این مدیریت تحقق اهداف آن نظام است. در یک نظام با اهداف اسلامی حتی به فرض محال که چیزی به نام اقتصاد اسلامی وجود نداشته باشد مردم و رهبران اگر حتی صادقانه به دنبال اسلام نباشند برای حفظ ظاهر هم که شده باید با زور کلی پول خرج کنند و عده ای را اجیر کنند تا بالاخره چیزی به نام اقتصاد اسلامی را خلق کنند. ایشان باید اقتصاد اسلامی را ضرورتا به حکم هدف و جهتگیری خود بسازند و بیافرینند. و این دقیقا همان کاری است که رهبران سیاسی و علمی لیبرالیسم مانند چارلز تاونشند، شلبورن و دیوید هیوم با استخدام آدام اسمیت و تعریف و تامین مالی طرحی تحقیقاتی به نام "کتاب تحقیقی در ماهیت و ریشه های ثروت ملل" اقتصاد لیبرال را آفریدند. با پوزش از چنین بیان عوامانه ای، هیهات که اسلام اقتصاد نداشته باشد و اقتصاد اسلامی وجود نداشته باشد. اقتصاد اسلامی وجود داشته و دارد و کمی مطالعه قرآن، اندکی حدیث و مقداری تاریخ تمدن اسلامی آن را نمایان میسازد. 🖌سید محمد رضا رضی 🇮🇷 @seyedrazy