❇️مولایی که مولایش او را برگزید ✍ از زمزمه ی فرستاده ی وحی لَختی نگذشته که دست خدا به یاری فرستاده اش می آید ؛نوجوان هاشمی است که آری را پیش از دیگران می گوید. 🔹در رستاخیز اول، بی ترس از اندیشه ی اهل جاهلیت،لای آن جمع مردان جنگاور عرب تنها اوست که برای اطاعت از مولا بی تاب می شود و سه بار دست یاری اش را بالا می برد. 🔹در شب مبیت که در خیال خام اهل فتنه ، کار رسول مان دیگر تمام است،شیرخداست که بی ملاحظه ی ترس آدمیزادی جان نبی می شود و تا رسیدن گرگ ها بستر عزیزتر از جان آسمانیان پر می کند. 🔹در اُحد نمایش اقتدار و هیبت هاشمی است که شمشیر خدا شده وجبران یک لشکر غفلت می کند. حیدر است که از مولا حمایت می کند. 🔹باز هم یدالله است که سایه ی امن می شود واز بیابان های گرگ و کفتار خفته ی شبه جزیره، پاره تن مولایش را رد می کند و دست فاطمه ی خدا می رساند به دست رسول. 🔹جان نبی بود که به مولایش نزدیک شد، او را دوست خود گرفت، اطاعتش نمود،یاری اش رساند و حق بندگی خدا را ادا نمود. ⬅️وقتش رسیده بود که مولا کلید گنج خوشبختی را بسپرد به راهبری صادق؛ ⬅️برتر از همه ی برگزیده ها،پیش از آنکه برکت آسمان قطع شود همه را دور برکه جمع کرد.دست خدا را بالا گرفت و زیر سقف آسمان راه بلد جاده ی گنج را نشان شان داد : 🌸هر که را من مولای اویم علی مولای اوست.🌸 🌸❤️💫علی است که مولای مومنان است؛ مولایی که مولایش او را برگزید. @hamiyane_enghelab