۳. این‌بار، او و دیگران از «حاج‌قاسم» برای روایت «اسلامِ رحمانی» بهره گرفته‌اند و در جهت «چهره‌پردازیِ لیبرال» از حاج‌قاسم کوشیده‌اند. امّا واقعیّت تفکّر حاج‌قاسم، آن چند جملۀ بریده‌شده از صدر و ذیلش نیست. اجازه دهید فارغ از این مطامع سیاسی و غرض‌ورزانه، تأمّل کنیم که حاج‌قاسم چه گفته است. یک ضلع از منطق او این است که جریان انقلابی و حزب‌اللهی، هرگز نباید دچار «بریدگی از توده‌ها» و «گسستگی از خُرده‌فرهنگ‌های متفاوت» شود، بلکه باید بکوشد با آنها «ارتباط» برقرار کند تا در اثر این ارتباط، سخن انقلاب را به آنها منتقل کند: «باید با مردم گفتگو کنیم... نباید فقط به قشر مذهبیِ نزدیکِ خودمان بسنده کنیم... باید مردم را حفظ کنیم... اینان مردم ما هستند... همه مثل هم نیستند... نباید مردم را از دین برانیم... اگر بگوییم فلانی باحجاب و فلانی بی‌حجاب است دیگر چه کسی را می‌خواهیم حفظ کنیم... آن دختر بدحجاب هم دختر ما و جزو جامعۀ ماست... باید به آنها توجّه کنیم و با آنها رابطۀ صمیمی برقرار کنیم... رابطۀ حزب‌اللهی با کسی‌که دینش ضعیف‌تر است موضوعیّت دارد... این‌که فقط رابطۀ حزب‌اللهی با حزب‌اللهی را در پیش بگیریم خطاست... باید برای جذب‌کردن به میان مردم برویم.» این گفته‌های او به معنی آن است که نیروهای فکری و فرهنگیِ جبهۀ انقلاب نباید «خویش‌بسنده» و «حصارنشین» باشند، بلکه به قصد «هدایت» و «روشنگری» و «جذب»، از جماعت‌های خویش بیرون بیایند و به سراغ «دیگری‌های فرهنگی» بروند. این دیگری‌ها، دچار «ضعف در دین‌داری» هستند، امّا باید به آنها نزدیک شد و منطق انقلاب را به آنها عرضه کرد. روشن است که در این بیان، هیچ اثری از اسلام رحمانی نیست؛ چراکه حاج‌قاسم، «نسبی‌اندیشانه» قضاوت نمی‌کنند و نمی‌گوید باید این بخش از جامعه را به حال خویش «رها» کرد، بلکه برعکس، دعوت به «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» می‌کند. ۴. حاج‌قاسم در جای دیگری می‌گوید: «نباید به‌عنوان مسئول و به بهانۀ رقابت‌های انتخاباتی، بر محفوظ‌ماندن دختر خودمان حریص باشیم، امّا بر ولنگاریِ جامعه، بی‌توجّه؛ چنان‌که کسی جرأت نکند در جامعه، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر کند، بلکه مسئول باید همانند کشاورز، علف‌های هرز را هرس کند تا مزرعه از بین نرود.» حاج‌قاسم در اینجا نیز برخلاف منطقِ اسلامِ رحمانی: اوّلا، با تعبیر ولنگاریِ اجتماعی نشان می‌دهد که دچار «نسبی‌گرایی ارزشی» و فروکاهیدنِ ارزش‌ها‌ی شرعی به سلایق‌ فرهنگی نیست؛ ثانیاً، ارزش‌ها - و از جمله حجاب - را جزو «مسأله‌های اصلی» می‌شمارد که آشکارا به وضع دختران اشاره می‌کند و آن را مبنای قضاوت صریح خویش قرار می‌دهد؛ ثالثاً، به «مداخلۀ مستقیمِ حاکمیّتی» در زمینۀ ارزش‌ها باور دارد، چون می‌گوید کارگزاران نباید مجال بدهند که آسیب‌های اجتماعی – یا همان «علف‌های هرز» – جامعه را آلوده کنند. رابعاً، معتقد به مشروعیّت استفاده از «سازوکارهای سلبی» است؛ هرچند آن را مقدّم نمی‌شمارد. خامساً، بر این باور است که باید امکان «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» فراهم باشد و جامعه دچار «فردگرایی» و «خصوصی‌انگاریِ کنش‌های عمومی» نشود. بنابراین، روایت قالی‌باف از منطق حاج‌قاسم، آغشته به تحریف است. 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ سایت: 🌐 hamiyanekeshavarzi.ir ⬅️ سروش: 🆔 splus.ir/hamiyanekeshavarzi ⬅️ اینستاگرام: 📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi ⬅️ تلگرام: ☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi