یک نفر دهقان، سگی را که می خواست او را گاز بگیرد با تبر کشته بود. صاحب سگ او را به محضر قاضی آورد. قاضی گفت چرا سگ را کشتی؟ گفت سگ به من حمله ور شد؛ من هم محض دفاع، تبر را جلو دادم. تبر به کله سگ خورد و سگ کشته شد. قاضی گفت چرا دسته تبر را جلو ندادی؟ گفت اگر از دمش می خواست مرا گاز بگیرد، آن وقت من هم دسته تبر را جلو می دادم؛ اما چون با دندان ها حمله ور شده بود، من هم با تیغه تبر جواب او را دادم. 📚 منبع: صد حکایت، میرزا خلیل خان اعلم الدوله کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 ☘@hamkalam