✳️ کتاب هاي جديد را خريدم و عازم باختران شدم... ✍️ شاهد عینی 🔷 يکي از زواياي مغفول دفاع مقدس که اصلا هم کار نشده فعاليت هاي فرهنگي و هنري جبهه ها و رزمندگان است. بسياري از شهداي ما اهل کتاب بودند، تئاتر مي رفتند و فيلم مي ديدند. کتاب هايي که شايد ما حزب اللهي ها هنوز نخوانده و نمي شناسيم ، فيلم هايي که نديده ايم و تئاتر هم که اصلا باهاش بيگانه ايم. منبع مشخصي براي خواندن اين جنبه ها نداريم فقط به صورت پراکنده در بعضي از خاطرات و يادداشت هاي شهدا و رزمندگان آمده است. براي نمونه : 🔶 گزيده اي از يادداشت هاي سردار شهيد غلامرضا صالحي قائم مقام لشکر 27 محمد رسول الله (ص) - کتاب " تک آخر" انتخاب و تدوين : احمد دهقان - موسسه فرهنگي شهيد آويني 🔷 چهارشنبه 27 تير 63 - عصر ، ساعت شش از نمايشنامه "پکان " در تئاتر شهر ديدن کردم. 🔶 جمعه 19 بهمن 63 امروز تمام مدت در منزل مشغول مطالعه بودم. جديدا کتابهاي تازه اي ترجمه و چاپ شده که مفيد هستند. اکثر اين کتابها در مورد تاريخ انقلاب و مسائل مهم جهان معاصر ، مسائل سياسي و اقتصادي جهان و استراتژيک بين المللي و هم چنين کتابهايي در مورد سياست جنگ جهاني است. مدتي است هر موقع فرصتي پيش مي آيد مشغول مطالعه مي شوم که خوشبختانه در جهت آگاهي و رشد بينش سياسي و اطلاعاتي موثر است. در اين رابطه عده زيادي از برادران مسئول قرارگاه نيز مشتاق مطالعه اين کتابها شده اند. از جمله برادر ايزدي با آن مشغله و کاري که دارد ، در بعضي مواقع از من هم جلو مي زدند و هر چند وقت يک بار ، تعدادي کتاب براي مطالعه به امانت مي گيرد. در هر صورت خداوند عاقبت ما را با مطالعه اين کتاب ها که خالي از اشکال نيز نيستند حفظ کند . ان شاء الله. 🔷 دوشنبه 8 مهر 64 به دعوت مسئولين سپاه ، در جمع پاسداران نجف آباد به مدت يک و نيم ساعت صحبت کردم . تذکرات و مواردي که در اين صحبت به همه تاکيد کردم اينکه برادران در کنار همه کارها و وظايفي که دارند به دو مساله توجه و عنايت بيشتري بکنند ، انعطاف و حرکت در جهت انسجام تشکيلات و سازمان رزمي در سپاه، و تلاش در جهت فراگرفتن آموزش هاي نظامي ، اعم از نظري و عملي و همچنين مطالعه جنگ هاي صدر اسلام ، جنگ هاي جهاني اول و دوم ، بررسي دقيق آنها از جهات مختلف نظامي و ... 🔶 شنبه 13 مهر 64 عصر امروز به اتفاق برادران ، براي تماشاي فيلم هاملت به سينما رفتيم. 🔷 شنبه 21 تير 65 صبح سري به کتابفروشي هاي مقابل دانشگاه تهران زدم و کتابهاي جديدي را که چاپ شده بود ، خريدم و ظهر عازم باختران شدم. 🔶 يک شنبه 5 مرداد 65 بليت پرواز حج براي دوشنبه صادر شده است . امروز در تهران به علت بيکار بودن ، به گشت و بازديد از کتاب فروشي هاي مشغول بودم. عصر هم در تئاتر شهر از نمايشنامه " معماي ماهيار معمار" ديدن کردم. 🔷 شنبه 8 آذر 65 قبل از ظهر به اصفهان رفتم و تا عصر مشغول گردش و بازديد از بعضي از کتاب فروشي ها بود. شب منزل دايي بزرگم که عازم جبهه است ميهمان بوديم... 🔶 سه شنبه 11 آذر 65 بعد از ظهر به اتفاق خانواده ام به اصفهان رفتيم و پس از تماشاي فيلم سينمايي بايکوت چند ساعتي در آنجا گردش کرديم. 🔷 يک شنبه 10 اسفند 65 ... صبح هم به اتفاق برادر ايزدي و داوود عسکري براي خريد کتاب ، از منطقه به اهواز آمديم. سپس سعي کردم کارهايم را زودتر تمام کنم و براي ديدار با برادر کوثري به منطقه بازگردم. 🔶 دوشنبه 11 خرداد 66 امروز تا ظهر در منزل مشغول کارهاي شخصي بودم. بعد از ظهر به تماشاي فيلم سينمايي باراباس رفتم. هر چند فيلم قديمي است ولي مي توان در فيلم ، هنر به نمايش گذاشتن گوشه اي از تاريخ را مشاهده کرد. 🔷 يک شنبه 3 آبان 66 ... قبل از ظهر به اصفهان رفتم و چند کتاب خريدم ، سپس يک فيلم سينمايي تماشا کردم . عصر هم با اتوبوس به طرف باختران حرکت کردم. 🔶 سه شنبه 15 دي 66 امروز در تهران ، به دليل فرصتي که پيش آمده بود ، ساعاتي را در شهر گردش و در پايان از نمايشنامه " روياي يک شب تابستاني " ديدن کردم. نمايشنامه بسيار بي محتوا ، سرد و يخ زده بود. تعجب آور اينکه اين نمايشنامه در تئاتر شهر ، در مقابل حداکثر پنجاه نفر برگزار مي شد. ✳️ يادداشت هاي شهيد غلامرضا صالحي سال هاست که منتظر مجوز انتشار است. احمد دهقان در آخرین مصاحبه اش گفته بود که وزارت ارشاد بیش از 100 اشکال بر کتاب گرفته و خواسته که آنها را اصلاح کنم. به گفته احمد دهقان بسيار هم خواندني است و زواياي ناگفته و پنهاني از دفاع مقدس بويژه سال هاي پاياني جنگ را بيان مي کند. @hamkhaniketab