◼️السلام علیک یا ابا عبدالله◼️ 🏴 🔘 ۷۲ قسمت (۶۶) 🔴 ابن زیاد و اسرای کربلا (۲) ماجرای « عبدالله بن عفیف» ☑ عبداله خطاب به ابن زیاد، در حالی که اسرای کربلا حضور داشتند: ای دشمن خدا، فرزند رسول خدا را شهید کرده ای و حال ناسزا می گویی؟ ☑ بعد از عصبانیت ابن زیاد، مجددا عبدالله فریاد زد: کجایند فرزندان مهاجران و انصار، تا انتقام اهل بیت ع را از یزید بگیرند؟ ☑ ابن زیاد دستور داد او را بیاورند. اما یاران او عبدالله را به منزل فراری دادند. ☑ با دستور ابن زیاد ملعون به منزل عبدالله که ( چشم راستش در جنگ جمل و چشم چپش در صفین) نابینا بود، حمله کردند و عبدالله را دستگیر و نزد ابن زیاد بردند. ☑ ابن زیاد که از دست عبدالله عصبانی شده بود، دستور قتل او را صادر کرد. ☑ عبدالله گفت آرزو داشتم در کربلا کنار حسین ع شهید شوم ولی دو چشمم نابینا شد و نتوانستم. اکنون به دست بدترین و لعین ترین خلق به آرزوی دیرینه ام که شهادت است می رسم. آنگاه گردن او را زدند. ✍ سید حسین کانال این روزها 6️⃣6️⃣