دختری که خانه قلبش، روشن به محبت پدرش، حسین علیه‌السلام است، چشم‌هایش ازخودگذشتگی عمویش عباس علیه‌السلام را در کربلا دیده و گوشش به اذکار برادرش امام سجاد(ع) آشنا است. این است سکینه(س)، دختر آفتاب!  شاهد عروج پاک‌ترین خلایق خداوند از محشر کبری کربلا! پنجم ربیع‌الاول مصادف است با سالروز وفات یادگار سید و سالار شهیدان، سکینه(ع). در کتاب «مقاتل الطالبیین» شعری به نقل از امام حسین علیه‌السلام روایت شده است که آن حضرت با عشق بسیار فرموده‌اند: «خانه‌ای را دوست دارم که سکینه و رباب من در آن خانه باشند. من آن‌ها را بسیار دوست دارم و تمام اموال خود را صرف آسایش آن‌ها می‌کنم. کسی حق ندارد مرا در این دوستی سرزنش کند؛ خواه در حیات من یا در ممات من.»[1] حضرت سکینه(ع) در طول عمر با عزت خود شاهد حوادث و تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری از جمله واقعه عاشورا بود. این بانوی بزرگوار، یکی از اسیران کربلا بود که پس از شهادت پدر، به کوفه و شام برده شد و در کنار حضرت زینب(ع) و امام سجاد(ع) یکی از پیام‌رسانان نهضت حسینی بود. زیارت عاشورا زیارت وارث در جلد چهارم از کتاب «مناقب آل ابی‌طالب»، روایت شده است که در یکی از آخرین جلسات وداع سالار شهیدان، امام حسین(ع) با اهل بیت، آن حضرت خطاب به سکینه(ع) فرمودند:  «ای سکینه! بدان که پس از من گریه تو طولانی خواهد شد وقتی که مرگ بر من وارد شود. قلب مرا با گریه حسرت‌آمیز خود نسوزان؛ تا زمانی که روح در کالبد من است؛ و آن زمان که به شهادت رسیدم، تو سزاوارتر از دیگرانی که بر من گریه کنی، ای بهترین زنان!»[2] حضرت سکینه(س)  ستاره‌ای درخشان در آسمان دانش و زهد و ادب بود. ایشان همچنین از کلامی بلیغ و شیوا برخوردار بود و در هر فرصتی و در برابر وقایعی چون: واقعه عاشورا، انقلاب مردم کوفه و شام، قتل عام مردم مدینه و آتش زدن مکه، موضع‌گیری خود را آشکار می‌کرد و به راهنمایی مردم می‌پرداخت.  حضرت سکینه سرانجام در پنجم ربیع‌الاول سال ۱۱۷ هجری قمری چشم از جهان فروبست.[3] مهرداد توکلی بادصبا