✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
یک روز با خودت کنار میآیی
احتمالاً یک جایی بين 35 تا 45 سالگی
دیگر کم کم با موضوع شکم داشتنت هم کنار میآیی و از خیر آب کردنش میگذری
به کم پشتی موهایت راضی میشوی و حتی خوشحالی که همین مقدار مو را داری
به جای غصه خوردن از داشتن موهای سفید، سعی میکنی به این فکر کنی که یک مقدار موی سفید لا به لای موهای مشکی جذابتر هم میشود و از آنجا که هنوز هم کلی موی مشکی داری، حس جوانی را در خودت زنده نگه میداری
حالا دیگر بیشتر متوجه سلامتیت هستی و از داشتنش خوشحالی، خیلی بیشتر مواظب خودت هستی، به خودت بیشتر میرسی، برای خودت مهمتر میشوی، دلت برای دوستانت بیشتر تنگ میشود و خیلی بیشتر قدر دوستان و اطرافیان و روزهایت را میدانی
آخرِ بستنی را با دقت بیشتری میخوری و از خوردن تراشههای هندوانه خیلی بیشتر لذت میبری، شاید دلیل اینها، این باشد که تازه داری متوجه میشوی روزهای جوانی، همیشگی نیستند و به شمارش آنها کم کم فکر میکنی
میپذیری خیلی از واقعیتها را
خیلی از محدودیتها را
خیلی از نمیشودها را
بخصوص آنهایی که قبلاً دوست نداشتی قبولشان کنی، احتمالاً بیشتر به گذشته فکر میکنی
و سعی میکنی کارهای بزرگی که باید یک روزی انجام میدادی را کم کم شروع کنی
یک حس دیر شدن گذر زمان همراه با هنوزم کلی وقت دارم در وجودت زنده میشود
کلاً دوران خاص و خوبی است
میشود کلی ازش لذت برد و در کنار پذیرش بیشتر واقعیتها و محدودیتها کلی کارهای بزرگ انجام داد
شاید به همین احساس باشد که میگویند: میانسالی
میانسالی یک جایی است که 50 درصد راه را رفتهای، یک روز و یک جایی با خودت خلوت میکنی و یک دادگاه تشکیل میدهی
دادگاهی که قاضی و متهمش خودت هستی و در این دادگاه است که باید به یک پرسش مهم جواب بدهی:
آهای حواست هست
که ساعت شنی عمرت نصف شده؟
✍ مخاطب این متن آقایون هستند
چون خانومها سنشون از بیست
بیشتر نمیشه...!!!
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─