از همراهان داغ عزیز سخته، سنگینه، طاقت فرساست … هر چه عزیزت بهت نزدیکتر باشه، تحمل داغش سخت تره، سنگین تره، طاقت فرساتره… اگه عزیزت به مرگ طبیعی به رحمت خدا رفته باشه، گذشت زمان تسکین داغ می تونه باشه … اما اگه تو یه حادثه پرپر زده باشه، جگره که می سوزه… اما اگه مظلوم پرپر زده باشه، جگره که آتیش می گیره… اما اگه مظلوم و به نا حق کشته شده باشه، وجودت آتیش میگیره از داغ عزیزت … این روزا بابامون، امام زمانمون را میگم، در داغ مادر عزیزشون می سوزند … کی از مادر به آدم نزدیکتره؟ … تازه، مادر پرپر شده … تازه، مادر مظلوم شهید شده … تازه، مادر باردار مظلوم شهید شده … جگر و قلب و وجود بابامون در داغ مادر می سوزه … در کنار غم مادر، این روزا بابامون داغ پرپر شدن بچه هاش هم داره می چشه … مقایسه ی کیفیت و کمیت داغ مادر و بچه نمی کنم، فقط می گم …. بابامون خیلی داغ داره این روزها، جگر سوخته است … می خوام بگم باباجونم … ما هم در داغ شما داغ داریم … الهی عجل لولیک الفرج … ما هم در داغ مادر، داغ داریم … الهی عجل لولیک الفرج … ما هم در پرپر شدن مادر می سوزیم … الهی عجل لولیک الفرج … ما هم در مظلومانه شهید شدن مادر جگرمون آتیش گرفته … الهی عجل لولیک الفرج … ما هم برای پرپر شدن بچه هات داغ داریم … الهی عجل لولیک الفرج … الحمدلله علی کل حال استغفرالله ربی و اتوب و الیه اللهم صلی علی محمد و آل محمد اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صلی علی محمد و آل محمد ارسالی یکی از عزیزان