دوباره اجازه دادی اومدم دوباره حس میکنم توی بهشتم خجالت میکشم حرفی بگم باز نشستم واسه تو نامه نوشتم نوشتم رو سیاهم ببین غرق گناهم پناهم باش عزیزم حالا که بی پناهم مینویسم کسی واسه من امام رضا نمیشه خوب میدونی هیچ جایی برام که کربلا نمیشه یا امام رضا کربلا ببر یا امام رضا آبرو بخر این جار زدم به خدا که به جز خوبی نداشتی واسه من هر دفعه راه افتادم سمت شما تو حرم یه جا گذاشتی واسه من بزار تا دم مرگم کنار تو بمونم هوامو داری آقا میدونم مهربونم مهربونم حال نوکرت خدایی رو به راه نیست دیگه آقا غیر تو برام تو دنیا تکیه گاه نیست یا امام رضا کربلا ببر یا امام رضا آبرو بخر تو به ما یاد دادی روضه خوندنی اومدی تو هیئت ها کنار ما گفتی فبک الحسین یا بن شبیب جده ما را سر بریدن از قفا چقدر روضه می گفتی با گریه تو دل شب میخوندی روضه ها را به یاد عمه زینب بی هوا زد یکی نیزه تو گلوی جد ما زد یکی با سنگ یکی به محاسنش رسید پا زد