😓😓😢 در دوره عمرتان چند روز دنبال گمشده خود دويده ‌ايد؟ مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان، در سال 1392 قمری می فرمود: سيد بن طاووس رضي الدين علي ‌بن طاووس قدس الله سره از علمای بزرگ شيعه ‏است. اين بزرگوار خيلي خدمت امام ‏زمان علیه السلام رسيده است، وی در کتابش «کشف المحجّه»، حرف ‌هایی با پسرش، سيد محمد دارد. مي‏گويد: بابا جان، سيد محمّد! اين مردم دروغ مي ‏گويند كه ما امام‏ زمان علیه السلام را دوست ‏داريم، دروغ مي ‏گويند. آن وقت دليل مي‏آورد و مي‏گويد: اين مردم، امام زمان علیه السلام را به قدر يك خروس، به قدر يك بوقلمون، دوست ندارند. يك خروس لاري خريده ‌اي، بردي تو خانه، به خانمت سپرده‌ اي تا دو سه روز برنج به او بخورانند تا چاق شود و برای روز عید، آن را ذبح کنید و خوراک کنید و بخورید. امّا همين ‌كه از بازار برگشتي، به خانه وارد شدي، خانمت مي ‏گويد: آقا! بوقلمون گم شده است، از جا حركت مي ‏كني، اين اطاق را بگرد، آن اطاق را بگرد، اين بام، آن بام مي ‏روي. توي كوچه به پاسبان مي‌رسي، و می گویی: جناب آجدان! شما يك بوقلمون را اين‌جا نديده ‌ايد؟ مي ‏گويد: نه. درِ خانه اين همسايه را بزن، درِ خانه آن همسايه را بزن، می پرسی: آقا! اين‌جا يك بوقلموني نيامده‏ است؟ بیست و چهار ساعت به در و ديوار مي ‌زني، به اين سو و آن سو مي ‏روي، براي آن‌ كه آن را پيدا كني؛ امّا پيدا نمي ‌كني و وقتی محروم و مایوس از پيدا شدنش شدي، دلت، الو  مي ‏گيرد، و سينه‌ات آتش مي ‏گيرد. شما را به وجدان پاكتان، اي جوانان نوراني روشن فكر! اي پير مردهاي متديّن بازاري! شما را به حقّ قرآني كه مي ‏خوانيد. اي علماء و محصلين! شما را به آئين و دينتان و تمام مقدساتي‌كه معتقد هستيد، در دوره عمرتان چند روز دنبال گمشده خود دويده ‌ايد؟ اين‌ سو و آن‌ سو رفته ‌ايد؟ و از اين بپرس و از آن بپرس، سراغش را گرفته ‌ايد؟ چند روز؟ چند روز به مثل آن داغي كه توي دلتان از گم شدن يك بوقلمون مي ‏افتد، دلتان از گم شدن اين بزرگوار داغ پيدا كرده ‏است؟ چند روز، الو گرفته اید؟ با همان آشفتگي، با همان اضطراب و انقلابي كه براي پيدا كردن بوقلمون، اين در مي‌زني، آن در مي ‌زني، از اين مي ‏پرسي، از آن مي ‏پرسي، آیا يك بيست و چهار ساعت در دوران عمرتان اين ‌چنين جوشتان گرفته ‏است براي پيدا كردن اين گمشده؟ كدام ‌يك از شما، براي گم شدن امام زمانتان، دو شبانه روز دلتان آتش گرفته است؟ هركس دو بيست و چهار ساعت اين انقلاب در او پيدا شده و هيچ چيز نفهميده‏ است و لو به قدر روزنه سوزني، راه باريك تاریکی به يك ناحيه‌اي پيدا نكرده ‏است، بلند شود و بر من لعنت كند. مقابل اين همه جمعيت، با اين قرصي كه صحبت مي ‏كنم بي ‌خود نيست، به اين محكمي ‏كه دارم حرف مي ‏زنم، پشت حرفم به كوه هيماليا بند است. (سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، سال 1392 قمری، مجلس یازدهم) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»