┈•••༶༓( نامه سی و یکم)༓༶••┈
قسمت سوم...
پسر عزیزم !
سفارشت می کنم که مواظب تقوی الهی باشی و همیشه گوش به فرمان او!
با یاد خدا قلبت رو آباد کن و به ریسمان خداوندی چنگ بزن !
پسرم!
چه وسیله ای مطمئن تر از رابطه خودت با خدا میتونی پیدا کنی - البته اگه چنین رابطه ای رو راه بیندازی- ؟!!
پسرم !
برو سراغ دلت، و اون رو :
با موعظه کردن، زندش کن!
با بی توجهی به دنیا، هواهاش رو بکش!
با یقین به خدا و یاریهاش، قویش کن،
با پی بردن به حکمتها، نورانیش کن!
با یاد مرگ ، رامش کن!
به اقرار به نابودی همه چیز، وادارش کن!
به حوادث ناگوار دنیا ، آگاهش کن!
از چیرگی دنیا و زشتی تحولات روزگار، بترسونش!
تاریخ گذشتگان رو بهش عرضه کن!
و بلاخره مصیبتهایی که سر اونا اومده رو بهش یادآوری کن!
پسرم!
در شهرهای گذشتگان و بقایای اونا گردش کن و ببینین که چه کارهایی کردند و از کجا رفتند و به کجا رسیدند؟!
وقتی در اون خرابه ها سیر کردی ، می فهمی که اونا از جایی که همه دوست و یار هم بودند کوچ کردن و به جایی رفتن که همه با هم غریبه ان .( از دنیا به برزخ رفتند)
و می فهمی که تو هم انگار خیلی زود مثل یکی از اونا میشی.
پس حالا که اینجوریه تو هم جایگاه آخرتت رو اصلاح کن .مبادا که آخرتت رو به دنیات بفروشی.
در مورد چیزایی که بلد نیستی اصلا حرف نزن و از چیزی که به عهده توی نیست دم نزن !
از رفتن به راهی که از گمراه شدن توش می ترسی ، خوداری کن !
چون احتیاط کردن و خودداری کردن در جایی که آدم گمان گمراهی میده ، خیلی بهتره از اینکه آدم سوار بر گرده ی راه های خطرناک بشه
....ادامه دارد
نهج البلاغه . ص ۵۲۰. نامه ۳۱
پای حرف امام علی (ع)||◇👇
@harfe110