🔻آشنایی با شهیدی دیگر از صف مدافعین حرم؛
#شهید_روح_الله_قربانی
زندگی عاشقانهای که شهادت نتیجهاش بود
روحالله آدم بابرنامهای بود، یک دفتر مشکی کوچک داشت که تمام کارهایش را در آن مینوشت، بدهی، کارهای انجام نداده، کارهایی که باید انجام میداد و هر کاری که داشت را یادداشت میکرد. من هیچ وقت روحالله را بیکار ندیدم؛ یا کار میکرد یا مشغول جزوه خواندن بود.
روحالله رشته مترجمی زبان انگلیسی قبول شده بود. وقتی که جواب قبولیاش در دانشگاه آمد که سوریه بود.
مدتی که آنجا بود 54 روز میشد. در روزهای آخری که مأموریتش تمام شده بود، ساکش را جمع کرده بود تا برگردد. شهید قدیر سرلک را میبیند که میخواستند بروند تا لوازم بیاورند. روحالله با او همراه میشود. با ماشین میروند و وسایل را برمیدارند. هنگام برگشت وقتی روحالله از ماشین پیاده میشود ناگهان ماشین را منفجر میکنند. بر اثر انفجار هر دو شهید میشوند و چیزی از جسمشان نمیماند.
پیکر روحالله وضعیت خوبی نداشت سوخته بود یکی از دوستان روحالله وقتی پیکر شهید را دید شروع کرد بهگریه کردن. میگفت روحالله عاشق این طور شهید شدن بود.
ادامه
#زندگی_نامه در لینک زیر:
harimeharam.ir/news/42814
@harimeharam_ir