🔰 هفت روایت از سوءتدبیرهای شگفت - ۱ ✍ محمد ایمانی 🔹 «این چه اقتداری است که جمهوری اسلامی در منطقه ادعای پیروزی داشته باشد، اما نتواند برخی مشکلات اقتصادی را حل کند؟ این عدم توازن، نشانه تناقض و ناکارآمدی است. در جنگ هم می‌گویند باید تا حدی پیشروی کرد که بتوان لجستیکش را تامین کرد». این جملات، اظهارات یکی از افراطیون مدعی اصلاحات است که بیست سال قبل، مدعی بی‌اختیاری دولت و ضرورت خروج از حاکمیت شد؛ اما در طول این دو دهه، هر وقت انتخاباتی برگزار شد، در حد تبلیغاتچی ستاد انتخاباتی مدعیان اصلاحات و اعتدال رفتار کرد. از شخص که بگذریم، ظاهرا گفته‌اش قابل تامل است. ولو از نوع «كَلِمَهًْ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا الْبَاطِل» باشد. ۱. اگر جمهوری اسلامی را در مصاف با مشکلات، به مثابه یک خط گسترده دفاعی یا تهاجمی تصور کنیم، این خط، چندین محور را شامل می‌شود. هر کدام از یگان‌های عمل‌کننده در این محورها، کارکرد خود را دارند. اگر مسئولیت خود را درست به انجام برسانند، خط از سمت آنها شکسته نمی‌شود، بلکه می‌توانند خط «دشمن/ مشکلات» را بشکنند و به دیگر نیروها در آفند یا پدافند ملحق شوند. اما اگر قصور و تقصیر یا خیانتی در برخی محور‌ها اتفاق بیفتد، عملیات کامل نمی‌شود، بلکه حتی ممکن است هزینه کوتاهی برخی نیروها را نیروهای پاکباخته و مسئولیت‌شناس بپردازند. ما از زمان دولت موقت و بنی‌صدر و ماجرای دفاع مقدس، دو نمونه متفاوت مدیریت را در طول چهار دهه تجربه کرده‌ایم. اکنون این دو مدل، به بلوغ رسیده‌اند. یکی مدیریت حاج قاسم سلیمانی‌هاست که توانمندی خود را با پیروزی در مصاف با دشمن به نمایش گذاشتند و با دست خالی حماسه آفریدند؛ مدیریتی که پالایشگاه ستاره خلیج ‌فارس (خودکفایی بنزین)، برنامه هسته‌ای و سوخت بیست درصد، خدمت به مناطق محروم و مهار خسارت‌های سیل و زلزله، گوشه‌ای از کارنامه درخشان اوست. و مدیریتی که به جای همت و تدبیر درون‌زا، آدرس غرب را داده، یا در برابر خصومت و نفوذ‌طلبی دشمن، منفعل عمل کرده؛ اگر در نقشه او بازی نکرده باشد. ۲. سردار سلیمانی چرا ترور شد و چه کسانی دشمن را تشجیع کردند؟ منطق و مکتب خلّاق او، مستکبران را به خشم می‌آورد. آن مجاهد پرکار و پیروز، حتی اگر هیچ کاری در میانه میدان فرماندهی انجام نداده و پروژه هفت هزار میلیاردی آمریکا در منطقه را نابود نکرده بود، همین یک عبارت پرمغز او برای اینکه کینه‌اش در دل مستکبران جا کند، کافی بود: «من با تجربه می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد، در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن، این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.» نفس این سخن، تمدن‌ساز و قدرت‌آفرین است و می‌تواند باطل‌السحر طاغوت‌ها باشد؛ چه رسد به اینکه سیره چهل‌ساله او، امضای پای ادعایش شود. با این منطق، سوخت بیست درصد رآکتور تهران و پالایشگاه تولید بنزین و موشک‌های دوربرد نقطه‌زن و ماهواره‌های پیشرفته ساخته شد. و بی‌اعتنایی به همین منطق موجب شد دولت در برخی حوزه‌ها دچار عقبگرد شود. ۳. مدیرانی هم هستند که به جای تبدیل تهدید دشمن به فرصت، بگویند «نباید فرصت دوباره مذاکره با آمریکا را از دست بدهیم.» آنها هفت سال قبل نیز همین حرف را زدند که کشور را گرفتار مشکلاتی کردند که با مختصری همت و تدبیر در داخل قابل حل بود. فهرست برخی بی‌تدبیر‌ها را مرور کنید: «شش برابر کردن نقدینگی که از عوامل اصلی تورم است، شکستن رکورد ۴۹ درصدی تورم در دولت هاشمی (کارگزاران) و رساندن آن به ۵۲ درصد (در برخی اقلام بالای ۱۰۰ درصد)، شش تا نُه برابر کردن قیمت مسکن و خودرو و سکه و ارز و بسیاری از اقلام دیگر. سه برابر کردن ناگهانی قیمت بنزین و بهانه دادن دست دشمن برای ایجاد بی‌ثباتی و ایراد خسارت، افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از رقم کاهشی شده ۳۶۵. در سال ۹۲ به رقم ۴۰۹. در سال ۹۷، نابودی ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن طلا از ذخایر استراتژیک ظرف دو ماه، واگذاری پرفساد نیشکر هفت‌تپه، ماشین‌سازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی، پالایشگاه کرمانشاه و... در دوره ریاست یکی از روسای ستاد انتخاباتی در سازمان خصوصی‌سازی، گماردن وزیر‌ اشرافی بر بخش مسکن و تحمیل فشار سنگین به اقشار پایین، اصرار بر امضای توافقی که ظرف دو ماه، ۹۵ درصد برنامه هسته‌ای را واگذار یا نابود کرد و انفعال و معطلی در پنج سال بعدی در قبال عهدشکنی غرب، سپردن ۴۱ تعهد مخفیانه (خودتحریمی) به FATF، ضعیف‌نمایی کشور برخلاف واقعیت‌های قدرت و جرئت دادن به دشمن برای اقدامات ضدامنیتی مانند فتنه آبان ۹۸ و ترور سردار سلیمانی، تهییج مردم به اینکه همه چیز خود را به بورس بسپارند (ایجاد انتظار مافوق واقعیت) و شوک‌های ناشی از تصمیمات متناقض و ناراضی کردن سهامداران، معطلی ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار تن کالا در گمرک به خاطر پنج ماه بی‌وزیر گذاشتن وزارت صمت.» نوع این بی‌تدبیری‌ها منشأ داخلی دارد. 📡 @Hasanabbasi_students