🔰 ما اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نمی کنیم . ( دلیل شماره 8 از 1001 دلیل ) 8 . در بین مردم ایران " اخلاق بردگی " حاکم است و تلاش های یکصد سال اخیر برای استبداد زدایی به دلیل روحیه بردگی مردم بیهوده بوده است . الان هم در ایران استبداد حاکم است پس انتخابات بی نتیجه است ، لذا ما در انتخابات شرکت نمی کنیم چون این مردم همچنان " اخلاق بردگی " دارند . ➖ ➖ ➖ اخلاق بردگی - چقدر رفتار ما در دهه90 به رفتار اجدادمان شبیه است! ✍️حسین‌جعفری بیش از صد سال است که تکاپویی فکری و عملی در کشورمان برای رهایی از بند استعمار و استبداد شکل گرفته و جنبش های ملی همچون جنبش مشروطیت، نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی بوجود آمده است اما برغم این تکاپوها و صرف هزینه های بسیار سنگین مادی و انسانی همچنان مشکل استبداد در کشورمان برجای مانده است. حال سئوال این است که چرا این مشکل همچنان حل ناشدنی مانده و نسل های تحول خواه ایرانی درحسرت مردمسالاری دل افسرده شده اند؟ دلیل پایندگی این رخداد شوم را باید در «اخلاق بردگی» که در جان و دل غالب ما ایرانیان لانه و رسوب کرده است؛ جست. اخلاقی که در رفتارهای خُردِ روزانه ما بروز کرده و در سطح کلان، حاکمیت خودکامکی را باز تولید می کند. و متاسفانه در مسیر مبارزه با خودکامگی کمتر به این موضوع و راه های اصلاح آن توجه می شود. این روزها کتاب "خاطرات حاج سیاح " یا "دوره خوف و وحشت" را مجدداً می خوانم؛ در لابلای خاطرات این نویسنده، که شرح وضعیت مردمان زمانه اش است، بخوبی می توان بازتاب "اخلاق بردگی" را دید. سوگمندانه باید گفت برغم تحولات چشمگیری که به لحاظ سخت افزاری بوجود آمده و ایرانی که با گاو خویش؛ قدم به قرن بیستم گذاشته بود؛ اما حالا با داشتن کارخانه های خودروسازی یکی از بالاترین نرخ های تصادف دنیا را دارد! و گرچه بدنبال دانش و فن آوری هسته ای است اما به لحاظ نرم افزاری و رفتار فردی و اجتماعی همچنان در دام «اخلاق بردگی» گرفتار مانده است. حاج سیاح با کوله باری از جهاندیدگی از سوم مرداد 1256 که 20 سال از سلطنت ناصرالدین شاه می گذشته، خاطرات خود را می نویسد. ینک ما می توانیم با نگاه در این آیینه، خودمان و جامعه مان و علل عقب ماندگی و فرو رفتگی در "اخلاق بردگی" را دریابیم. به این فرازها از خاطراتش توجه کنید: " از بدبختی؛ اهل ایران نمی خواهند از کسب و منفعت و زحمت نان بخورند از این بابت همه برای مفت خوردن در پی وسیله می گردند. ظلام و غارتگران و دزدان بآنهائی که اقتدار و زور ندارند امثال عوام و عجزه و دهاتی را اسیر کرده، هر یک بوسیله ای چسبیده، مردم را جاهل و ذهن ایشان را پر از خرافات کرده اند و از حقایق و طریق نجات دنیا و آخرت دور افکنده اند..." آنچه از صحبت آقایان معلوم شد هزاران اشخاص تنبل بزی سادات و بنی هاشم درآمده، عمامه یا شال کبود یا سبزی را دلیل گرفتن مال مردم و مفتخوری قرار داده اند. بسیاری از مردم بیک خواب جعلی یک آدم فریب، قبری یا سنگی را امام زاده نامیده معبد و ملجاء، بلکه قاضی الحاجات ساخته اند، عوام را بدام کشیده و مالشان را می گیرند...و این وسیله مفت خوری جمعی گردیده. دعانویسی، طالع بینی، رمالی و نام امام را وسیله نان کردن از قبیل مداحی و درویشی، یا تعزیه داری و غیرها که حد و حصر ندارند و نمی دانند که همان بزرگان که اینان بنام ایشان می خواهند مفت خوری کرده مردم را از کار و علم و صنعت و ثروت باز دارند خود ایشان بدترین اعمال را بیکاری شمرده و همیشه مشغول کار بوده تمام جهد ایشان رفع خرافات بوده است."(ص26) " ...واقعا من متحیر هستم اینکه هرکس مرا می بیند می گوید نزد شاه جرئت کرده ای با اینکه حکایت کردم که در حضور شاه چیزی نگفتم لکن مملکتی که اهالی آن خصوصا در مرکز و پایتخت مملکت این وضع و اخلاق داشته باشد که همه لازم بدانند تملق و نفاق و دروغگویی و ناحق گویی را و از یک کلمه این قدر متوحش باشند در چنین مملکت اصلا امید خیر نیست و ملکی که هیچ چیز آن حقیقت ندارد عاقبت آن وخامت دارد. اگر کسی مدتی خارج را دیده ... بناگاه در میان این قوم بیفتد وضع حیرت انگیزی می بیند، حق نمی گویند، و همه به یک نفر حقگو حمله می کنند، نفاق و بد گویی را صنعت قرار داده اند. بیچاره پادشاه و امیر که از وقت تولد تا پنجاه و شصت و هفتاد سالگی غیر تملق نشنود و هر مهمل او را آسمانی نام نهند و او را از جمیع نقایص و عیوب و خطا مبرا بنمایانند..."(ص 75) داوری را به عهده خوانندگان می گذارم آیا رفتار روزمره ی خُرد و کلان امروز غالب افراد جامعه ما جز اینهایی است که در این خاطرات آمده و متعلق به صد و سی و چند سال پیش است؟ و آیا بر این نوع رفتار عنوانی جز "اخلاق بردگی"می توان نهاد؟ و آیا باز تولید استبداد پس از هر عصیانِ بردگان، ریشه در واقعیت تلخِ "اخلاق بردگی" ندارد؟ متن‌ کامل در: yun.ir/tightb 📡 @Hasanabbasi_students