⭕️انتقال از حوزه سیاست به ، راه حل مساله 🔺این گزاره مشهور این روزها متعدد تکرار می شود که وضعیت فعلی بی حجابی حاصل برخورد قهریه با این ناهنجاری اجتماعی است. بر خلاف این نظر معتقدم وضعیت فعلی نه حاصل الزام به بلکه حاصل دیدگاهی است که معتقد بوده است شل فرهنگی یا در امر از جمله در مسائلی مانند و و و می تواند به ابزاری برای سرگرم کردن عامه و مغفول نگه داشتن آن ها از فشارها و مفاسد حاصل از سیاست های آزادسازی اقتصادی پس از جنگ باشد. متفکران مکتب انتقادی مانند کارکرد سرگرمی های فرهنگی را از بی خود بیگانه کردن انسان ها و فراموشي نيازهاي واقعي و اصيل انساني و تقليل يافتن آن‌ها به نيازهايي و می دانند. در دوران پس از جنگ نیز ذیل چنین سیاستی تسامح در امر فرهنگی به سیاست بخش عمده دستگاه اجرایی جمهوری اسلامی تبدیل شد (سیاستی که بعدها نیز تغییر جدی عمومی در آن ایجاد نشد). 🔹بر خلاف تصور رایج شدن و تساهل نسبت به حجاب و امر فرهنگ در جمهوری اسلامی بیش از این که ناشی از تقدم امر یا اولویت دغدغه باشد متاثر از تقدم امر نسبت به فرهنگ در جمهوری اسلامی پس از جنگ است و راه حل مساله نیز در تبدیل مجدد این موضوع از محل تنازع و استفاده سیاسیون به مساله ای فرهنگی است. ضریب دهی به اقلیت بی حجاب در رسانه به ویژه در ایامی مانند و مراسمات ملی و حذف تقریبا کامل صدای مخالفان ولنگاری فرهنگی در صدا و سیما و اغلب رسانه های رسمی نیز تنها در همین چارچوب معنی می یابد. 🔺تاریخ تغییرات جنسی نشان می دهد عقب نشینی فرهنگ عمومی در امر ، همواره مرحله به مرحله و تدریجی بوده و هر وقت هم که حکومت ها و فرهنگ عامه بر اثر فشار اقلیت معمولا صاحب قدرت و رسانه متمایل به این نوع از ها عقب نشینی کرده اند، نه تنها مساله ای حل نشده که فقط انواع جدیدتری از مطالبه توسط همان طبقه اجتماعی باز تولید شده است. به عنوان مثال در غرب اگر چه مساله از مطالبه آزادی بیشتر در پوشش (به ویژه در سال های بعد از جنگ جهانی دوم) آغاز شد اما در تنها اندکی بیش از نیم قرن این جریان تا رسیمت بخشی به برهنگی کامل و ناهنجاری های جدیدی مانند ازدواج ادامه یافت و امروزه مطالبات جدیدی در حوزه ازدواج با محارم و افراد کم سن و سال شکل گرفته و زمزمه هایی نیز در مورد رسمیت ازدواج با حیوانات در حال شکل گیری است. از همین جهت نیز معتقدم الزامی نمودن رعایت حجاب در فضاهای عمومی بعد از انقلاب نشان از درک عمیق از امر اجتماعی بر خلاف خط روشنفکری عوامانه حاکم بر برخی مذهبیون (چه در دوره مذکور و چه امروز) است. 🔺نمونه ای از مطالبه رسمیت بخشی به ارتباط جنسی با کودکان در غرب : Richard Dawkins defends “mild pedophilia,” says it does not cause “lasting harm” https://www.salon.com/2013/09/10/richard_dawkins_defends_mild_pedophilia_says_it_does_not_cause_lasting_harm/ 🔹در واقع سوالی که قائلین به تساهل مطلق در امر فرهنگ باید به آن پاسخ دهند این است که بر فرض که با منطق «استفاده از قوه قهریه در مسائل فرهنگی جواب نمی دهد»، برخورد با اشکال مختلف ناهنجاری های اجتماعی مانند بی حجابی کنار گذاشته شد و به تدریج بروز چنین ناهنجاری هایی تبدیل به عرف پذیرفته شده و شد، آیا شکل های جدیدی از مطالبه عرفی شدن ها در میان همان قشر بروز نخواهد یافت. در این صورت مرز دقیقی که قوه قهریه می تواند بر خلاف منطق مذکور در مقابل آن ورود پیدا کند در طیفی که تا کامل و اخلاقی مطلق امتداد پیدا می کند کجاست؟ ✍ کانال رسمی اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی @Hasanabbasi_students