🔰 چند نکته درباره آغاز و فرجام فتنه رُشدی - ۲ ✍ محمد ایمانی ۱۲) توجه داشته باشیم که معادلات امروز قدرت و نظم جهانی، به هیچ وجه قابل مقایسه با وضعیت سال های ۲٠٠۱ و ۲٠٠۳ یا ۲٠٠۶ که آمریکا و انگلیس و اسرائیل مرتکب حمله به افغانستان و عراق یا لبنان شدند، نیست. همان جنگ ها بود که هیبت و قدرت مهاجمان را به زوال کشاند و درماندگی بی سابقه ای را بر سر شان آوار کرد. ۱۳) غرب مستکبر در طول چند قرن، معادله ظالمانه ای را حاکم کرده بود: تهدید می کرد، فشار می آورد، ضربه می زد و می گفت برای این که در امان باشید، تسلیم شوید و باج بدهید. اما این تعدی و تجاوز نقطه پایانی نداشت. هر کوتاه آمدنی، مصائب بزرگتر را در پی داشت. تاریخ ۱۵٠ سال اخیر کشور و منطقه ما انباشته از عبرت های تلخ در این باره است و سرآمد همه اینها، ماجرای فلسطین است. اکنون اما به برکت انقلاب اسلامی و مقاومت و بیداری ناشی از آن، نظم تازه ای آغاز شده است که می گوید زدی ضربتی، ضربتی نوش کن. ۱۴) همچنان که سرانجام ماجرای سلام رشدی درس آموز است، شروع آن هم عبرت آموز بوده است. آغاز ماجرا به سال ۱۳۶۷ بر می گردد. جایی که برخی دیپلمات ها و سیاسیون ما تصور یا تلقین می کردند کوتاه آمدن در جنگ، موجب کوتاه آمدن صدام و پشتیبانان غربی آن می شود. حضرت امام(ره) 27 تیرماه ۱۳۶۷ با احترام به نظر برخی مسئولان، اجرای قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتند. اما برخلاف تصور همان مسئولان، "حسن نیت" نشان دادن ایران با بدفهمی و گستاخی رژیم صدام و حامیان غربی وی در انجام برخی حملات جدید و گسیل سازمان منافقین برای عملیات فروغ جاودان (مرصاد) روبرو شد. چند ماه بعد هم، یعنی دی ماه سال ۶۷، گستاخی قدرت‌های شرور غربی شکل دیگری به خود گرفت و جبهه استکبار، این بار سلمان رشدی را برای شکستن حریم پیامبر اعظم(ص) علم کردند. ۱۵) در پی این تحولات، حضرت امام (ره) در "منشور روحانیت" که در تاریخ سوم اسفند ۱۳۶۷ (هشت روز بعد از صدور حکم اعدام سلمان رشدی) صادر فرمودند، موضوع بسیار مهمی را یادآور شدند که همچنان تازه است: "آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌ کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدید نظر نماییم و ما خامی کرده‌ایم و اشتبا‌هات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعار‌‌های تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع‌ گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌ کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند، این یک نمونه است که خدا می‌خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی در این زمان اتفاق بیافتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره‌ی واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‌ اندیشی به درآییم و همه‌ چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بی‌ تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله‌ اشتباه ما نیست؛ بلکه تعمد جهان‌ خواران به نابودی اسلام و مسلمین است؛ والاّ مسأله‌ فردی سلمان رشد آنقدر برایشان مهم نیست که همه‌ صهیونیست‌ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند". (صحیفه‌ی نور؛ ج ۲۱؛ صفحه‌ی ۸۸ ) ۱۶) دولت دموکرات اوباما در حالی که پالس مذاکره و تعامل و تنش زدایی با ایران را می فرستاد، در زمینه ترور و خرابکاری و تحریم علیه ایران فعال بود. و همزمان، فتنه مهیب گروه های تروریستی در عراق و شام را علم کرده بود. نه دموکرات ها و نه جمهوری خواهان هرگز از تهدید و تحریم و ترور دست نکشیدند. زمانی هم که دولت ترامپ با همکاری صهیونیست ها مرتکب جنایت در فرودگاه بغداد و ترور فرمانده جبهه ضد تروریسم در منطقه (سردار سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس) شد، دموکرات ها حمایت و جانبداری کردند و سر سوزنی نگران تاثیر آن بر توافق هسته ای که آن را بسیار مهم و ذی قیمت می دانستند، نشدند. ما هم نباید منفعل باشیم و دچار خطای محاسبه شویم. فقط پاسخ تعامل، تعامل است؛ و پاسخ تخاصم نمی تواند خوش خیالی و انفعال و نرمش باشد. @IMANImohamad51 اندیشه جویان استاد حسن عباسی 📡 @Hasanabbasi_students