آرو: دقیقا. یعنی اینکه خیلی وقت ها کار مرا باید مکرون با تماس گرفتن با ترامپ انجام دهد. خیلی وقت ها من مجبورم به پاریس بگویم، "عذر می خواهم، من نمی دانم. اگر واقعا می خواهید بدانید، رئیس جمهور خودش باید با ترامپ تماس بگیرد." سوال: مثلا این اواخر وزیر دفاع فرانسه اینجا بود و او باید نزد پاتریک شاناهان، کفیل وزارت دفاع آمریکا، می رفت تا درباره سیاست آمریکا در سوریه روشن شود. آرو: مشکل سوریه همان مشکلی است که ما در خصوص نحوه عمل رئیس جمهور آمریکا داریم. رئیس جمهور ابتدا می گوید آمریکایی ها سوریه را ترک می کنند -- که این حرف همه از جمله وزیر دفاع که بعد از این اعلان استعفا کرد، و رئیس ستاد مشترک را مبهوت می کند. بعد این مقامات تلاش نمی کنند رئیس جمهور را متقاعد کنند تصمیمش را عوض کند، بلکه می کوشند با شرط و شروط ها سیاست او را تغییر دهند، که این نیز با این شروع می شود که چه تعداد سرباز آمریکایی در سوریه خواهند ماند. اما آنها برای چانه زنی در این خصوص باید بتوانند به رئیس جمهور بگویند که، "اوه، فرانسوی ها می خواهند سهمشان را دو برابر کنند." که این هم معنی می دهد چون در طرف فرانسوی ما می گوییم، "ما واقعا متاسفیم. اگر ما ندانیم شما چه تعداد سرباز مستقر می کنید، ما هم نمی توانیم به شما بگوییم چه تعداد سرباز در آنجا خواهیم داشت." این همان مسئله مرغ و تخم مرغ است. بنابراین، اساسا ما به تنها مذاکره ای که اهمیت دارد عادت کرده ایم -- که همان مذاکره میان وزارت دفاع و ترامپ است. سوال: آیا به هیچ توافقی درباره تعداد سربازان آمریکایی در سوریه رسیده اید؟ آرو: نه. البته که نه. آمریکایی ها ، به سبب ترامپ، چندان منطقی عمل نمی کنند. آنها اصلا قادر نیستند به ما بگویند آیا این تعداد 200 نفر خواهد بود یا 800 نفر. سوال: آیا هیچ سیاستی وجود دارد که با آن از دولت ترامپ توضیحی دریافت کنید؟ آرو: فکر می کنم تجارت. این واقعا بسیار روشن است. تجارت به مثابه یک بازی حاصل جمع صفر بر یک مبنای دوجانبه و بر مبنای توازن خام قدرت میان دو بازیگر. سوال: یعنی مرکانتیلیسم (مکتب سوداگری) قرن هجدهمی. آرو: بله، دقیقا. شما یک چماق بزرگ دارید و اهمیتی نمی دهید طرف گفتگوی شما کیست. شما با چین همان رفتاری را می کنید که با انگلیس یا اتحادیه اروپا می کنید. سوال: آیا غرب می تواند این مفهوم بازگشت به مرکانتیلیسم را به سلامت پشت سر بگذارد؟ آرو: رئیس جمهور کنونی آمریکا اساسا اهمیتی برای غرب قائل نیست. او ملی گراست. او می گوید فقط آمریکا. سوال: من شنیده ام که کتاب خاطرات شما پایان یافته است. آیا می توانید برخی از نکات برجسته آن را برای ما بگویید؟ آرو: چیزی که برای من تکان دهنده بود این بود که متوجه شدم من کارم را کم و بیش زمانی شروع کردم که رونالد ریگان به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد، و زمانی به کارم پایان می دادم که ترامپ انتخاب شد. بعد یکدفعه به صورت اتفاقی متوجه شدم دوره خدمت من تقریبا به طور دقیق با یک دوره معین از تاریخ سازگاری دارد -- دوره ای که من به این نتیجه رسیده ام که پایان یافته است. من واقعا به این نتیجه رسیده ام که خط مشی ترامپ علامت این است که دوره 40 ساله چیزی که آن را نئولیبرالیسم می نامند، پایان یافته است. این دوره که در آن همه فکر می کردند تجارت آزاد خوب است، بازار خوب است، مالیات ها بد هستند، و مداخله دولت بد است، یکدفعه انتخاب ترامپ و همچنین برگزیت و راه افتادن موج پوپولیسم در کشورهای غربی، از جمله در فرانسه، علامت چیزی را می دهد که برخی از شهروندان ما می گویند. اینکه "دیگر فایده ندارد، تمام شد." تقریبا یک شبه همه یقینیات حیات دیپلماتیک من فرو ریخت. در آمریکا رئیس جمهوری بر سر کار آمده بود که یکدفعه می گفت اتحادیه اروپا تهدید است، ناتو خطرناک است. این برای من سنگ بنای کتاب خاطراتم شد. سوال: پس اگر این دوره پایان یافته است، دوره بعدی چیست؟