🍃 | یک کیلو را برگردان‏ 🔹حجت الاسلام فرقانی روایت می‌کند: در نجف که بودیم یک روز امام سرما خورده بودند. دکتر آمد و ایشان را معاینه کرد‌‎ ‌‏و به من گفت: دو کیلو لیمو برای امام بخرید. من هم رفتم و فراهم کردم. قیمت آن هم‌‎ ‌‏ارزان بود، کیلویی پنجاه فلس. وقتی برگشتیم امام فرمودند: «میوه خریدی؟» گفتم:‌‎ ‌‏ «بله، دو کیلو خریده ام.» فرمودند: «من گفتم یک کیلو» عرض کردم: «آقا شما‌‎ ‌‏سرماخوردگی‌تان طول می کشد، یک کیلو که چیزی نمی‌شود.» فرمودند: «نخیر، یک کیلو‌‎ ‌‏را برگردان.» گفتم: «آقا، من صندوق‌های آن بندۀ خدا را به اسم شما به هم ریختم و او‌‎ ‌‏هیچ چیزی نگفت حالا اگر برگردانم عصبانی می شود.» فرمودند: «باید برگردانی.»‌‎ ‌‏گفتم: «چشم.» 📚برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)، جلد ۲، صفحه ۸۶ ✅ @EMAM_COM