شهیدخرازی دستش تو عملیات خیبر قطع شد. طلاییه بود. وقتی روحش رو فرشته‌ها داشتن به آسمون می‌بردن، یکی از فرشته‌ها گفت: «می‌خوای بری یا برگردی؟» شهیدخرازی گفت: «می‌خوام برگردم، هنوز مقداری از کارها باقی مونده.» یهو متوجه شد روحش داره برمی‌گرده به جسمش. زنده شد و تو عملیات بعدی خدا توفیق شهادت بهش داد. 🔹 یه نفر دیگه هم بود که این صحنه برایش پیش اومد. وقتی فرشته‌ها داشتن می‌بردندش، گفت: «من زن و بچه دارم زن و بچه‌م چی می‌شن؟» اون‌وقت روحش به جسمش برگشت. دیگه شهید نشد و داغ شهادت تو دلش موند. الآن باید کرد؛ نه مثل من ضعیف‌النفس و ضعیف‌الایمان تقاضای کنه، ولی عملش با این شهیدا هم‌خونی نداشته باشه.❌ ـــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•