خیلی درگیر بسیج بودم . هفته یک شب گشت بسیج بود و من تا صبح⛅ در پست ایست و بازرسی بودم. هفته یک شب شیفت حرم بودم🕌 و شب‌های دوشنبه هم به هیئت🏴 حاج قاسم قمی میرفتم. از طرف دیگر در طول روز هم خیلی درگیر کار بودم و برگزاری کلاس های بسیج و آموزش حسابی وقتم را پر کرده بود . خانمَم شاکی شده بود و میگفت :« هر روز بسیج ! هر روز گشت !‌ هر روز آموزش !»😕 یک روز گفت :« می خواهم جدی با تو صحبت کنم.»❗ گفتم :« چی شده؟ »🤔 گفت :« تکلیف من را معلوم کن .مدام گشت بسیج ، آموزش ، اردو ، رزمایش ! تا کی می خواهی این طوری باشی ؟ دیگر باید انتخاب کنی ؛ یا من یا بسیج❌»⁉️ در همان حالت عصبانیت من هم نگذاشتم نه برداشتم 🔹گفتم : « بسیج را عشق است . »😁✌🏻 بنده خدا عصبانی شد و 🔹 گفت :« تو خیلی کله شق هستی .» خلاصه کوتاه آمد😄 کتاب (( ابوعلی کجاست )) زندگی نامهٔ خود گفتهٔ °شهید مرتضی عطایی° معروف به ابوعلی ________________ 🌱 ارسال‌ به سراسر نقاط کشور ❌قیمت 27/000 ت🥰❌