🌸ابنشهر آشوب در بيانالتنزيل:
بهدستور
نمرود هيزم زیادی را در بيابان كوفه كنار نهر كوثا از قريه قطنانا انباشته و آتش زدند🔥 اما به علت حرارت زیاد نمیتوانستند
ابراهيم را درآن بیاندازند
شيطان ساخت منجنيق را به آنها یاد داد (یا خودش ساخت) که او را از دور در آتش پرت کنند؛ در این هنگام
جبرئيل: ابراهيم! حاجتي داري بگو
ابراهیم ع گفت: نمیخواهم خداوند مرا كافي است و چه مدافع خوبي است
ميكائيل:ابراهیم!باران در اختيار من است؛ میخواهی آتش را خاموش كنم؟
ابراهيم ع گفت: نمیخواهم
فرشته باد گفت: اگر میخواهي فرمان دهم باد آتش را پراكنده نمايد؟
ابراهیم ع گفت: نمیخواهم
جبرئيل:ابراهیم!پسخودت ازخدا بخواه
گفت: او به حال من آگاه است و این کفایت از درخواست من میکند
~~--••••♧☆●☆♧••••--~~
هین!ادب بنگر که در آن تنگنای
لب بهحاجت هم نهبگشود ازخدای
گفت اینجا هست نامحرم مقال
علمه بالحال حسبی بالسئوال
من نمبدانم چهخواهم زآن جناب
بهر خود والله اعلم بالصواب
گر سزاوار من آمد سوختن
لب ز دفع او بباید دوختن
ور نخواهد سوزد آن شه، پیکرم
هم نسوزاند به آتش گر درم
چون قضای او رضای جان ماست
آتش و گلشن همه یکسان ماست
ندارم حاجتی از هیچ کس
بایکی کار من افتادهاست و بس
من نمیخواهم جز آنچه خواهد او
حال من میبیند و میداند او
🆔هر روز با یک پیام دلنشین 🔰
@hatampoori
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
🌷شادیروحشهدا خصوصا شهیدحاج قاسم سلیمانی و همه اموات صلوات🙏