شهیده زینب کمایی نماز های مغرب و عشا رو توی مسجد میخوندند، اینطور بگم که توی اون دوران جنگ و نا امنی ها تنها خواهش شهیده این بوده که مادر اجازه بدهند ایشون به مسجد بره و نماز جماعت بخونه لباس های نویی که داشته میپوشه💔 و برای بار آخر میره نماز جماعت به مسجد برسه نمازشو میخونه وخدا می‌دونه تو اون نماز درد و دل هاش چی بوده حتما اولین حرفش با خدا شهادت بوده 🤍 همه میگن نماز آخر زینب خیلی فرق داشته اینقدر سجده هاش طولانی می‌شده که از امام جماعت عقب میفتاده🥲 زینب بهش وحی شده بود نماز اخرته میدونی چرا چون غسل شهادتشم انجام داده بود❤️‍🩹