ماجرایی انسانی و احساسی از یک طلبه اهوازی 🔹یکی از اساتید مدرسه علمیه معصومیه قم در متنی درباره مرحوم حجت الاسلام حجت اعتبار اینگونه نوشته است: سال ۹۶ بود شب، خیابان کنار ریل قم ماشینم خاموش شد حیرون، کاپوت بالا، کنار ریل ایستاده بودم یه سمند نوک مدادی مدل پایین ایستاد یه طلبه خوشرو با دختر چهار پنج ساله اش پیاده شد یه نیم ساعتی ور رفت، روشن نشد گفتم زنگ بزنیم امداد خودرو، گفت نه خودم بوکسل میکنم بوکسل کرد بردیم تعمیرگاه اول دید مکانیک وارد نیست، داره الکی تو موتور ماشین می پلکه با یه آرامشی گفت حاج آقا بریم جای دیگه گفتم ممنون، شما برید من خودم انجام میدم با ته لهجه اهوازی گفت مگه میشه شیخنا؟ با ادب هر چه تمام از مکانیک عذرخواهی کرد، باز بکسل کرد بردیم مکانیک دوم ...... ادامه 👇 https://hawzahnews.com/xcrK4 @HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه